2726
عنوان

پدرشوهرم شورشو درآورد

| مشاهده متن کامل بحث + 460 بازدید | 29 پست
من1سالو نیمه ازدواج کردم بخدا باراولم بود میرفتم. یه جوری غر زد انگار من هرشب میرم و دیرمیام

باز تو خوبی من ۲ سال اجازه تنها بیرون رفتن نداشتم تا اینکه از خونه پدرشوهرم رفتیم خونه اجاره کردیم راحت شدم، هرجا میخواستم برم مادرشوهرمم میومد😐

دخترم اگر عاشق شد😍حاضرم زندگی ام را بدهم تا اورا به عشقش برسانم😊میدانی؟ اگر خدای ناکرده انتخابش هم نامناسب باشد☹ رسیدن به عشقش خیلی بهتر از آن است که سالها با مردی زندگی کند و عقده ی گرفتن دستان عشقش پیرش کند😪
از بس فوضولن شوهرت چرا بره خونه مامانش خب اشتباهتون همینجا بود منم هر وقت میرم جایی با شوهرم هماهنگ ...

اشتباهم همین بود بخدا

من با وجود تو خوشبخترینم همسرم  

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

نظر منه دوست عزیز...

بهتر  بودشام رو میخوردین ،و با زبون نرم مشکل رو ب مادرشوهرت میگفتی ،مادرشوهرت ک طفلی شام گذاشته بوده،میگفتی مامان من ب فلانی(شوهرت)گفتم مشکلی نداشته ،بابا چرا ناراحت شده؟؟؟اتفاقی نیفتاده ک ی دیدار ساده بوده ،,,,بعدم ب نظرم ازاین ب بعد ک خواستی بری بیرون تا اومدن همسرت صبر کن ،وسایل پذیرایی شو حاضر کن،تا از راه رسید شمام حاضر باش برو ....بهتره ک برای دوساعت حرف بشنوی گلم

جز ب آغوش تو ،آرمگهی نیست مرا.....

کاری ندارم اما اینکه خداحافظی نکردی یعنی بی احترامی...نباید اینجور رفتار میکردی،، من اگه جات بودم میموندم شوهرمم شام میخورد بعد میرفتیم خونمون...میدونم حق داری ناراحت شی اما خب اونا سنتی ترن یکم حق بده بهشون شاید پدر خودتم بود همین رفتار رو میکرد.....کاش یکم ارومتر برخورد میکردی

💛مـرا هـزار امـید اسـت و هـر هـزار تـویی💛
2728

اتفاقا اینجا کار شوهرت درس نبوده اگه در نبود, شما درس حسابی جواب میداد, و میفهموند که با اجازه خوش رفتین و هیچ مشکلی نداره اونها هم چیزی نمیگفتن مطمئن باش در نبود شماحرف تو حرف اومده وشوهرت ی چیزی گفته که چراغ سبزه رو نشون پدر شوهره داده که اره خودشم زیاد خوشش نبوده که برین و ایشونم اعتراض کرده

اتفاقا اینجا کار شوهرت درس نبوده اگه در نبود, شما درس حسابی جواب میداد, و میفهموند که با اجازه خوش ر ...

من قبلش بهش گفتم‌ خانواده تو هزار حرف و پشتم درمیارن گفت غلط میکنن من اجازه دادم. 

اخرشم کارخودشون کردن و کوفتم کردن. 

من با وجود تو خوشبخترینم همسرم  
کاری ندارم اما اینکه خداحافظی نکردی یعنی بی احترامی...نباید اینجور رفتار میکردی،، من اگه جات بودم می ...

اصلا نمیخواستم ببینمشون دیگه فقط میخواسم برم. مادرشوهرم هی میگفت چیشده خب بمونید. گفتم نه میرم میموندم دعوام میشد با باباش نتونسم کنترل کنم خودمو 

من با وجود تو خوشبخترینم همسرم  
اتفاقا اینجا کار شوهرت درس نبوده اگه در نبود, شما درس حسابی جواب میداد, و میفهموند که با اجازه خوش ر ...

چرا می گین اجازه شوهر بگین با هماهنگی 

مگه شوهرا از ما اجازه می گیرن؟

برده که نیستیم

من قبلش بهش گفتم‌ خانواده تو هزار حرف و پشتم درمیارن گفت غلط میکنن من اجازه دادم.  اخرشم کارخو ...

خو اینجا میخاسته شما رو راضی نگه داره... اره شایدم واقعا دلش میخاد اینطور باشه ولی, چیزی که شنا تعریف کردین در مقابل خانواده ش نمیتونه انقد جسورانه بگه من اجازه دادمو... 

خو اینجا میخاسته شما رو راضی نگه داره... اره شایدم واقعا دلش میخاد اینطور باشه ولی, چیزی که شنا تعری ...

چی بگم درکل شبم زهرمارم کردن. 

من با وجود تو خوشبخترینم همسرم  
اصلا نمیخواستم ببینمشون دیگه فقط میخواسم برم. مادرشوهرم هی میگفت چیشده خب بمونید. گفتم نه میرم میمون ...

بعدم ما خانوما باید یاد بگیریم اگه تو زندگی قرار خودمونو با شوهرمون هماهنگ کنیم نباید به حرف اطرافیان که حالت دخالت یا کنایه یا بمنظور بهم ریختن ما یا خرد کردن ما زده میشه بهایی, بدیمممم اگرم باید با خانواده و اطرافیان علاوه بر شوهرمون هماهنگ بشیم خوب قبل از انجام کارها هماهنگی, لازمو انجام بدید مشکلی پیش نیاد   در اینمورد شمافقط, بایدمیگفتین اتفاقا منم گفتم ممکنه دیر بشه ولی اسم شوهرتو میگفتی که فلانی گفت موردی نداره عزیزممم 


چی بگم درکل شبم زهرمارم کردن. 

نمیخوا د فکرش بری شما که سکوت نکردی بالخره جواب, دادی و شامم که زحمت کشیده بود, نموندی اینم مطمئن باش, اونا رو اذیت کردنموندنت.... حالا تو خونه دعوا کردنت چی, بود... ول کننننن منم مثل شما بودم و دوروز تصمیم گرفتم اونطور نباشممممممم چون هم خودم اذیت میشم هم رومون بشوهرامون سر هیچ و پوچ باز میشهههه ولللشششش برو عشق کن زندگی من... فک کن فردا کجا میخای, بری  با هماهنگی شوهرت البته

نمیخوا د فکرش بری شما که سکوت نکردی بالخره جواب, دادی و شامم که زحمت کشیده بود, نموندی اینم مطمئن با ...

خخخخ دیگه هیچ جا نمیرم همین یه شب بسم بود

من با وجود تو خوشبخترینم همسرم  
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز