خیانت شوهرم

شوهرم خیلی ادعاش میشه بامن صادقه اما خیلی مشکوک میزنه ومدام خونه نیست هرکاری کردم نشد مچشو بگیرم بفهمم کجا میره چیکار میکنه بالاخره تصمیم گرفتم محکش بزنم بایه سیم کارت تلگرام وصل کردمو بهش پیام دادم اون اولش پا نمیداد اما بعد خط داد وگفت کجا ببینمت منم گفتم بیا خونمون من تنهام اونم سریع اومد خونه کبکش خروس میخوند گفتم چته گفت بهم پیشنهاد بی شرمانه شده طرف برام خونه خالی کرده منم قیافه گرفتم گفتم چقدر شادی گفت نه حس،میکنم از طرف کسیه گفتم یعنی میری گفت آره وبا کمال پر رویی نهارشو خورد رفت حموم منم هی تو حموم که بود پیام میدادم بدو بیا الان داداشم میاد اونم میگفت زنم خونس میام بیرون زنگ میزنم دیگه پیام نده اینجا دیگه جر خوردم اومد بیرون گفتم چرا با گوشی میری حموم گوشیتو بده دیدم گوشیش وصله به جونش نمیداد گفتم طرف پیام داده گفت نه گفتم بگو مرگ تو قشنگ گفت مرگه تو پیام نداده دارم میرم سر کارم گفتم چقدر زود منم میام دیگه کلافه شد و باحالت قهر حق به جانب در رفت تند تند هم زنگ میزد عزیزم کجابیام منم آدرس الکی دادم گفت دم درم کدوم خونس درو باز کن منم گفتم اوه ببخشی مادرم اومد خونه گیر داده بود بیا بیرون ۵ دقیقه خلاصه از ساعت ۴تا نزدیک ۶ هی تو کوچه التماس کرد بیا ببینمت منم که خود واقعیم بودم زنگ زدم گفتم حوصلم سر رفته بیا ببرم بیرون میگفت تو جلسم خودت برو توکه میدونی گرفتارم شب که اومد خونه هیچی نگفت صبح پاشد بهش پیام دادم سلام عشقم صبح بخیر گل از گلش شکفت هی میرفت تو دسشویی جواب میداد .

گفتم دخترس میگفت نه به جون تو همکارمه وقتی داشت میرفت بیرون گفتم دختره چی شد گفت هیچی پروندشو پیچیدم تموم شد گفتم کی من که هربار پرسیدم تو گفتی پیام نداده گفت چرا دیشب چند تا اس داد پاک کردم تموم شد رفت خلاصه جونم براتون بگه داشتم ادامه میدادم که یهو با خط خودم پیام دادم وگند زدم یهو شک کرد منم باقیافه حق به جانب گفتم دوستم بوده و ماس مالیش کردم گفتم خواستم امتحانت کنم تو خائن ودروغگویی چرا گفتی مرگ تو پیام نداده خلاصه دعوامون بالا گرفت من شناختمش چه عوضیه اون ادعاش میشه که بامن صادق بوده واز اول راستشو گفته من میگفتم حقیقت نصفه نیمه به درد خودت میخوره خائن حالا قهر کرده رفته هی پیام میده نفرینم میکنه به نظرتون این صداقته یا کثافت