یادم میاد ازدواج اولم تو خونه خودم ک طبقه سوم بود شوهرسابقم ی بار مست بود اومد خونه تا میتونست منو زد منم گریه کردم و داد میزدم توروخدا کمک کنین خونه هامونم جوری نبود ک کسی صدامو نشنوه ...
شاید اگه اون روز یکی میومد کمکم دست و پام نمیشکست یا حداقل زنگ میزدنپلیس