2737
2734
عنوان

دلم گرفته😞

183 بازدید | 20 پست

من دوست صمیمی خییییلی کم دارم که از دوران مدرسه باهمیم منم امسال پشت کنکوریم ولی خب گاهی دل آدم میگیره دیگه یکی از دوستام هر وقت دلش بخواد بامن حرف میزنه بااینکه من.پشت کنوریم ولی شده یکمم باهاش حرف میزنم الان دودقیقه رفتم ی سلام بدم همچین سرسنگین شده ها😳خیلی دلم گرفت

منم


مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

دقیقا هم پشت کنکوریم هم دوستم ولم کرده و بعضی وقتا زنگ میزنه ک میخام اونم نزنه ولی خب دیگه عادت کردم

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 
دلم از این.میسوزه که من همیشه با بقیه خوبم بقیه حال به حال میشن یروز خوب یروز بد

 

اره منم همیشه برای همه خوب بودم

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 
2738
خب تو چیکارا میکنی که حالت بهتر شه؟؟

من وقتی دلم میگیره گریه میکنم سبک میشم یکم بعد یه دفتر دارم با خدا حرف میزنم و مینویسم .ارزو هامم مینویسم خیییلی سبک میشم وقتی با خدا حرف میزنم احساس میکنم تنها نیستم .همم اینکه به ارزوهام میرسم کمکم وقتی مینویسم خیلی جالبه.البته من ادم مذهبی ای نیستم ولی با خدا خیلی حرف میزنم

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 
من وقتی دلم میگیره گریه میکنم سبک میشم یکم بعد یه دفتر دارم با خدا حرف میزنم و مینویسم .ارزو هامم می ...

شاید باورت نشه ولی منم ی دفتر دارم راجب همه چیز توش مینویسم منم خیلی مذهبی نیستم ولی بخدا خیییلی معتقدم درواقع همیشه حسش میکنم

چقدددد شبیهیم خوشالم یکی مث خودمه  

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 

ایشالا حال دلت خوب بشه عزیزم  به دوستات فک نکن بیخیال انقد دوستای بهتری تو دانشگاه پیدا میکنیم که پیش خودمون بگیم چقدر احمق بودم با این دوست شده بودم

مثل خنده نوزادی که غرق خواب است،   مثل بوی خانه کاهگلی پس از باران  ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه بخار کرده،   مثل پیدا کردن جای خالی در اتوبوس با یک بغل خستگی  ، صدای موج دریا در شب  ، بوسه‌های ناگهانی  ، چای تازه‌دم قند پهلو توی استكان کمر باریک  ، یا مثل دستان گرم مادر بزرگ  ، دوست داشتنت همین قدر شیرین است 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز