عكس العمل شما چي بوده و برخوردتون در حال حاضر چطوريه؟
ما عروسمون خيلي دختر خوبي بود خيلي باهاش راحت بودم هيچوقت دخالت نميكردم، اونم خودشو گرم و صميمي باهامون ميگرفت، تا اينكه وضع داداشم روز ب روز بهتر شد، توي منطقه ي خوب يه خونه خوب خريدن و كلا عوض شد، بي احترامي هايي كرد و ديگه نه دعوت كرد نه تحويل گرفت ماهم همون ادماي سابق با اين تفاوت ك مثل قبل احساس صميميت نميكنيم. موقع بي احترامي ها هم منو خواهرم فقط عين بز نگاش كرديم ولي قلبا ازش متنفر شديم...
بله فردای عروسی فامیلم هست خیرسرش
اره طلاقشو گرفتم
اره زن داییم خیلی به همه بی احترامی کرد کسی چیزی بهش نگفت
از جاش در رفته..
نمیشه قضاوت کرد
وقتی خوب بوده یکهو بد شده
باید حرفهای اونم شنید
ولی اگر یکهو بوده سعی میکنم قطع رابطه کنم باهاش
واقعا چیکار میکرد
وا چیکارشون دارین بزارین زندگیشونو کنن
دعوت نکردن بی احترامی نیس که اخه همین خوش باشن باهم باید خوشحال باشین
چیزی نیس جانم این چیزا این روزا عادیه ، ولش کنین بزارین عقده هاشو خالی کنه ، شمام بیخیالش شین کاری به کارش نداشته باشین انگار که اصن وجود نداره
عروس ما رو خدا نصیب گرگ بیابون نکنه هرچی دلش میخواد میگه حتی داداشمم زنگ میزنه هرچی دلش میخواد به مامان بابام میگه حتی داداشم برا عروسیمم نیومد واقعا دلمون شکسته یه داداش داریم اونم اینجوری الانم کلا باما قطع رابطه کردن
ندارم
ولی جرش میدم بی جا بخوادبی احترامی کنه
