2703
2553
من یکسال و نیمه که ازدواج کردم و یه بچه 4 ماهه دارم. خواهر شوهرم31 سالشه و مجرده و از همون دوران نامزدیمون دنبال من و شوهرم برای خرید عروسیم میومد و بدترین و پستترین چیزها رو برای من انتخاب کرد و اجازه نظر به من نمیداد فقط برای پاتختیم من نظر دادم که میخوام برم آرایشگاه سوسه دواند بای داداشش که وای پول آرایشگاهش زیاد میشه و شوهرم رو با من درگیر کرد .بعدش هم که اومدیم سر زندگیمون چون میدید ما هر جا میریم من پیش شوهرم میشینم بهم حسادت میکرد و پیش یکی یکی از فامیلاشون میشست منو خراب میکرد که این همش میچسبه به شوهرش و اجازه نمیده زنها و دخترهای دیگه با شوهرش حرف بزنند. از طرفی فامیلهای شوهرم زناشون جوری هستند که فقط با شوهر آدم حرف معمولی نمیزنند و همش میخوان با شوهرم لاس بزنند و با نگاهشون قورتش بدهند. من هم از این موضوع خیلی ناراحتم و اونها هم همکش روبروی شوهرم میشینند و یه دختر خاله داره شوهرم که با خواهر شوهرم همدستی میکنه و علاقه زیاد به شوهرم داره و هر مهمونی ای که ما رو میبینه کل ساعات مهمونی رو مخاطب شوهر من میشه. خلاصه خواهر شوهرم اینقدر خراب کردن منو ادامه داد تا اینکه پریشب دختر عمه شوهرم که ماه بود از کانادا اومده بود و من در این مدت 4 بار دعوتش کرده بودم بماند که هر بار میومد با چه لباس افتضاح و لختی میومدو شوهر منو بوس میکرد موقع سلام و خداحافظی و به شوهرم نظر میداد که موهاشو چه مدلی درست کنه در صورتی که این خانم مطلقه است و همسن شوهرمم هست و پریشب که دوباره میخواست برگرده کانادا خواهر شوهرم با موبایلش موبایل شوهرمو گرفت و گوشی رو داد دست دختر عمش و اونم یک ربع با شوهر من خوشو بش کرد و نه حال منو پرسید و نه سلام به من رسوند و نه از من خداحافظی کرد. منم دیروز عصر به مادر شوهرم زنگ زدم و گله کردم که چرا دختر عمشون با من خداحافظی نکرد و گفتم فقبط پیش یک نفر منو خراب نکرده بود که پیش این هم خراب شدم. در ضمن اینم بگم که خواهر شوهرم مجرده و پیش پدر مادرش زندگی میکنه. مادرش هم به خواهر شوهرم گفته بود اونم شب اومد خونمون و به من گفت دختر عمم خوشش نمیاد از تو خداحافظی کنه به من چه مربوط. شوهر من هم بهش گفت تو باید شماره خونه ما رو میگرفتی نه شماره موبایل منو . اونوقت اونم گفت یعنی اجباری از زنت خداحافظی میکرد. شوهرمم گفت ما که کار یواشکی با هم نداریم که آدم باید احترامو رعایت کنه. بعدش خواهر شوهرم بهم گفت دیگه باهام چه مشکلاتی داری؟ منم بیشتر کارهایی که ناراحتم کرده بود رو گفتم اونم گفت متاسفم برات که فکر میکردم من مثل خواهرتم برات ولی تو به چشم یک خواهر شوهر به من نگاه میکنی و بی خداحافظی رفت در صورتی که در این مدت جز بدجنسی کاری در حق من نکرده بود. به نظر شما من با خواهر شوهر و فامیلهای شوهرم چطور باید رفتار کنم و الان با این برنامه ای که پیش اومد من چه وجهه ای پیششون پیدا میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خیلی ناراحتم.............

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

من کلاهرکسی که اعصابمو خورد کنه رابطمو باهاش قطع میکنم به همین راحتی هرکسی میخواد باشه فرقی نمیکنه.....شما هم همین کار و انجام بده دوری ودوستی.......
من دو قلب دارم که بیرون از سینم میطپند ❤❤خوشبختی مگه غیر اینه
2456
lili جون سلام عزیزم ناراحت نباش از این اتفاق‌ها تو همه زندگی ها هست.

آخرین راه حل برای بعشی آدمها اینه که اونها رو از زندگی حذف کرد. شاید آخرین راه این باشه که خواهرشوهرت رو از زندگیت حذف کنی! البته اگه به جایی برسی که مطمئن بشی باید اینکار رو بکنی
خواهرشوهرهای من هم این طورین فقط به موبایل شوشو زنگ می زنن و سال ماهی یکبار هم با هم حرف نمی زنیم
در برابر دنیایی که گرفتاری های آن مانند خوابهای پریشان میگذرد شکیبا باش.....امام علی(ع)
2714
لی لی جونم با سیاست پیش برو

البته من سیاست ندارم و یهههههههههههههههو قاطی میکنم و طرفو میکشم

ههههههههههههههههههههههههههه چی کار کنم این کارم باعث شده خانواده همسرم از من یکم بترسن و کاری نکن

Daisypath Anniversary tickers همسرم دوست دارم .... میدانم دوستم داری .... دوست داشتنی های ما تا ابد ادامه دارد.
با شوهرت و کاراش صحبت کن بهش بگو اگه من هم با پسر عمه ام این طور رفتار کنم خوشش میاد یا نه البته باید با در نظر داشتن رفتار و اخلاق شوهرت خودت باهاش صحبت کن اول این قضیه را حل کن تا بعدها مشکلی پیش نیاد ....
بعد هم در مورد روابط خواهر شوشو بگو اول بگو دوسش دارم یکی یکدونه هست منم مثل خواهرش هستم بالاخره یه جوری شوهرتو وانمود کن که تو هم خیلی دوستش داری حالا قرار نیست که از صمیم قلب بشه فقط حرفه .. بهش بگو به خاطر رفتاراش ازش دلخوری تا شوهرت بعدا خودش در یک فرصت مناسب باهاش صحبت کنه
عزیزم همیشه ندیده بگیرش !
حضورش رو هیچ فرض کن!
من بیشتر از 15 ماهه که خواهرشوهر مجرد 35 ساله فضولم رو ندیده گرفتم! با کم محلی بی محلی جواب ندادن بالاخره از زندگیم بیرونش کردم! رفت و آمد هم باهاشون دارم!

انشاءالله کسانی پیدا بشن که اونارو بگیرن!
به خدا واگذارش کن.......خدا جای حق نشسته........
خواهر شوهرهای منم از بدجنسی تا ندارند....................فتنه گر................2 به هم زن........حسود......بد.....همه چسز...

من فقط بهشون سلام و خداحافظ میگم.......همین و همین...............
اونا هم مجردند....
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز