2726

با سلام و صبح بخیر دوستان 

من نزدیکه یک ماهه نمیدونم چرا خیییییلی عصبانی میشم به شدت سی سالمه یه پسر ۵ ماهه دارم از صبح تو خونه تنهام تا شب ساعت ۹ که آقام از سرکار میاد نه تفریحی نه جایی نه مهمونی هیچ چی خودمم تو یه شهر دیگه غریبم خانوادم پیشم نیستن یه تلویزیونه اونم از ساع ۱۲ تا ساعت ۹ پسرم کارتون میبینه هرموقع بخوام کانال عوض کنم زار زار گریه میکنه که من کسی رو ندارم بازی کنم واز این حرفا منم از صبح به غیر گوشی هیچی دیگه طوری شده وقتی پسرم اذیت میکنه چون دلم نمیاد به اون چیزی بگم هرروز یه چیزی میشکونم که اونم حرصمو خالی نمیکنه و فشارم میره بالا تورو خدا کمکم کنید 

عزیزم قرص مولتی ویتامین بخور منم دقیقاااا مثل توام غریبو تنها قرص اهنم بخور گلم با پشرت برو بیرون بگرد روحیت عوض بشه پسر من کوچیکه تازه پیخاد بره 1 سال نمیتونم جایی برم پشر شما 5 ماهشه یا 5 سالش

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
عزیزم قرص مولتی ویتامین بخور منم دقیقاااا مثل توام غریبو تنها قرص اهنم بخور گلم با پشرت برو بیرون بگ ...

پسرم ۵ سالشه آزمایش دادم کم خونی وهیچی ندارم درضمن همسرم اجازه نمیده که تنهایی بریم بیرون 

آخییییی درکتون میکنم منم مثل شرایط من مثل شما تو شهرغریبم همش تنها هستم پای تلویزیون خوبه ک بچه داری من ک میگم کاش بچه داشتم حداقل سرگرمش میشدم دیگه خیلی احساس تنهایی و افسردگی میکنم

مطمعن هستم لحظه تحویل سال ۱۴۰۰من مادرم وبارها از خدا بخاطر اینکه حس مادرشدن ازم دریغ نکرده شاکرهستم الهی آمین خدایا شکرت من واسه همه منتظرا دعا میکنم شماهم واسه من دعا کنید لطفا تشکر
آخییییی درکتون میکنم منم مثل شرایط من مثل شما تو شهرغریبم همش تنها هستم پای تلویزیون خوبه ک بچه داری ...

من اون تلویزیونم ندارم گداشتم در اختیار پسرم افسردگی گرفتم دیگه نمیتونم ادامه بدم حالم خیییییلی خرابه 


اخه این شوهرا مگه زندانی گیر اوردن چندین مورد تو نی نی سایت دیدم نه خودشون میتونن زن و بچه رو ببرن بیرون نه اجازه میدن یعنی چی مگه زن زندانیه یا اجازه اش دست شوهرش بایددباشه عجبا عصاب ادم خرد میشه

عزیززززم

منم از اول زندگی مشترک تنها بودم خانواده م خیلی ازم دورن

هر مشکلی داشتم تنهایی یا با همسرم حل کردم

دوتا بچه دارم که الان دیگه شکر خدا از اب و گل در اومدن

من خودمو با کار مشغول کردم خونه خیاطی میکردم....تابلو فرش میبافتم....تاج درست میکردم....بافتنی میکردم...

یه وقتایی وقت هم کم

میاوردم و هلاک دوساعت خواب بی دغدقه بودم

خدایا هرلحظه شکرت برای تمام نعمت های زیبایی که وارد زندگیم میکنی  
عزیززززم منم از اول زندگی مشترک تنها بودم خانواده م خیلی ازم دورن هر مشکلی داشتم تنهایی یا با همسر ...

اخه من چشمام خشکی سطحی داره نمیتونم به یه چیزی تمرکز کنم که بخوام بافتنی ببیافم یا خیاطی کنم 

من اون تلویزیونم ندارم گداشتم در اختیار پسرم افسردگی گرفتم دیگه نمیتونم ادامه بدم حالم خیییییلی خراب ...

تو کامپیوتر فیلم ببین

تو اکثر تاپیکام سعی میکنم اگه چیزی بلدم یادتون بدم یا چیزای خوب رو باهم فرهنگ سازی کنیم باید دست به دست هم بدیم و همدیگرو آگاه کنیم.ما زنیم. از ما قوی تر فقط خداست. راستی اگر قابل دونستید اینستا فالوم کنید shaghayegh_pourahmadi@
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز