به آدمایی که روی اعصاب وروانن.
مثال:یه باررفته بودیم مهمونی،بعدصاحبخونه بهم شیرینی تعارف کردم
منم زیرلب گفتم:چهارتاخوردم بعداون فکرکرد،من میگم:چاق شدم بعد بهم گفت:چاق هستی.منم خیلی ناراحت شدم بعدبلندبهش گفتم که زیرلب گفتم:چارتاخوردم.
یه بارسرسفره نشسته بودم،بغل دستیم یه طوری که پشتش بهم بود نشسته بود.
یه بارتوی گروه یه سوالی پرسیدن،منم سریع جواب دادم.(یکی از فامیل هامون هم توگروه بود) به محض اینکه دیدمن جواب دادم
دررابطه بااون سوال کلی جواب دادویک عالمه عکس فرستاد.
یه باریکی ازاعضای خانواده روبرای تولدش سورپرایزکردیم،فردا شبش یه اکیپ ریختن خونه مون وبهش گفتن:سورپرایزشدی؟(میخواستن بگن ماهاهم سورپرایزکردیم.)
(کلاکارهای مارونادیده میگیرن یابی ارزش نشون میدن وخیلی به ماحسودیشون میشه) واگه مایه کاری وبرای اولین بار،انجام بدیم چشم ندارن ببینن.
یه بارماروباغ دعوت کرده بودن(اون موقع خیلی روی چیپس وپفک حساس بودیم واصلانمیخوردیم.هرخانواده ای که واردمشدیه پلاستیک پرچیپس وپفک دستش بود.)
یه باریه قاب گوشی خریده بودیم که خیلی قشنگ بودولی هیچکس هیچی بهمون نگفت.دفعه بعددیدیم همون وخریدن وجلوی مانشون میدن.ماهم باخونسردی نگاه میکردیم ومحل شون نمیزاشتیم😂
رفته بودیم تولد،یکی ازفامیلای نزدیک مون برای همه کادو آورده بودولی برای مانیاورده بودوبه یکی ازاعضای خونواده مون که از من کوچکتره میگفتن:به کیک دست نزن ولی اگه خودشون دست میزدن کسی چیزی نمیگفت.
باغ دعوت داشتیم،به محض اینکه پام وگذاشتم توباغ بزرگترشون به من گفت:برام چای بیار(به جای اینکه اونابرای ماچای بیارن😂) بعضی وقتاناراحت میشم بعضی وقتاهم خندم میگیره فعلاهمینارویادم بودم.اگه چیز جدیدی یادم اومدم تعریف میکنم.
***اینم بگم که ازبیشترجهات،ماازشون بهتریم***