سلام همگی خسته نباشید.
خدا قوت.
منم ی زن شاغل و خانه دارم.
خونم همیشه تمیزه آخه وسواس دارم.
پدرمم درامده خودم یادم رفته.
ی سوال میکنم توروخدا در مقابل سوالم جبهه نگیرین؛چرا وقتی شاغلید چرا مادر میشین؟
دلتون میاد بچه رو بزارین مهد یا پیش پرستار؟
آی گفتی خسته
من دیشب قبل خواب از بس خسته بودم مثل دیونه ها هق هق گریه کردم .شوهرم طفلی تعجب کرده بود من اصلا اهل گریه نیستم
منم شاغلم و بچه 4 ساله دارم هر روز با خودم میارمش مهد بعد میرم سرکار و بعد برم دنبالش و بدو بدو برم خونه یه تایم پیاده روری و کار و ریخت و پاش پسرم و کار و کار و کار
مامانم هم اسباب کشی داره یکم این روزا درگیر اونم هستم دیگه هیچی
آخی. منم این روزها رو گذروندم انشالله یکم بزرگتر میشه راحت تر میشی.
من اون موقع ها میز جلو مبلی و گلدون که سهله مجبور شده بودم بعضی از مبل ها رو هم بردارم که دخترم رو اپن و بوفه نره.تو هم یکم خونه رو خلوت کن
اشتباه می کنین خانمها منم البته همینطور بودم، احساس می کردم اگه پسرم که بد غذا هم بود اگه یه روز غذا نخوره می میره ولی هیچ طوری نشد؛ فقط با این کارها خودمو داغون کردم همیشه یه دستم به بچه بود یه دستم تو آشپزخونه ولی اینجوری فقط زود شکسته می شیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 روز پیش
1 روز پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
