نه بابا.خدا خیرشون بده انقد آدمای رو اعصابی هستن که شوهرم خودش ترجیح میده خیلی زود به زود همو نبینیم.البته خیلی دوسشون داره ها بینهایت هم احترامشون نگه میداره منتها یه اخلاقای خاصی دارن که به نظرم شوهرم از رو تدبیر این کار میکنه.
هرچند اونام 2 ماه یه بارم بچه هاشونو نبینن ککشون نمیگزه
مرو راهی که با ریگی بلغزی مشو بیدی که با بادی بلرزی تو را قدر و تو را قیمت، گران است مکن کاری که یک ارزن نیرزی...
اره بابا ی روز دیر شه شوهرم میگه خیلی دلم تنگ شده و میگه الان دو هفتس نرفتیم خونه بابام حالا همش ۸ روزشده که نرفته!! بعد موقع اماده شدن انقدر غر میزنه که بدو دیر شد حالا تازه ساعت ۶ عصره بعد خودش میزاره خونه مامانم اینا ساعت ۹ و ده میاد بهش میگم چطور اون موقع دیر نیست الان ساعت ۶ دیره خلاصه این میشه که هردفعه با همین مقدمه دعوا شرو میشه
نه فقط اوایل نامزدی اصرار داشت زیاد برم بعد خودش رفتاراشون رو دید و دیگه اصرار نکرد بعدشمماهی یکبار در حد سر زدن میرفتم الان دو ماهی میشه نرفتم خودشم تا کار نداشته باشه نمیره
ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم! بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این میارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیمهای ما به کسی آسیبی نمیزند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگیها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفتهاند