ما متاسفانه هفته ای ی بار مجبورم خونه مادر شوهرم برم
خونه مامانمم هفته ای یار
تنها هم اجاره نمیدم بره خونه مامانش چون هردفعه تنها بره با جیبی خالی(که هردفعه تنها بره هرچی داشته باشیم به ی بهونه از چنگش درمیارن) و توپی پر شده از حرف های مامانش میاد
روزی چندبار خونه مادر شوهرم میرم چون طبقه پایینن
خونه مامانم بستگی داره بعضی وقتا هرروز و بعضی وقتا ۲یا۳روز یکبار.
عاره خدا رو شکر. ولی اوایل خوب نبود. خیلی اذیت شدم تا فهمید و خودشم اعتراف کرد ک مادرش و خواهراش به من حسادت میکنن. اینقد دلم آروم شد وقتی بهم گفت میفهمم اذیتت میکنن. ب خاطر من یکم تحملشون کن😊 از اونور هم اینقد ب خواهرشوهرام و مادرشوهرم محبت کردم جدیدا رفتارای خوبی از خودشون نشون میدن
من خونه مادر شوهرم هفته اى يه بار.. هربار رفتم با دعوا برگشتم..جورى ك مامانم ميگه ديگه اجازه ندارى برى خونشون تا عروسيت..
ی سوال اونوقت شماها میرید خونه مادر شوهر تنهایین یا خواهرشوهر و برادر شوهر های متاهل هم هستن ؟!
قط رابطه کردم. یه ساله نرفتم
هروقت دعوتم کنن
من هر شب میرم خونه مادرشوهرم دیگه مامانم از بس دعوام میکنه میگه خاک تو سرت کی انقد میره خونه مادرشوهرش دیگه یخورده کمش کردم یه شب در میون میرم
شوهر من خط قرمزش منم اگه کسی اذیتم کنه نمیگه ب خاطرم تحمل کن طرفو جوری خط میزنه ک انگار نبوده از اول...یه آبجی داشت کلا الانم آبجی حسودشو حذف کرده بدون این ک من بگم اجازه هم نمیده دیگه ببخشمش چون ی بار بخشیدم باز آبجیش تکرار کرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
