سلام خانما بیاین خاطرات ترسناکتون و تعریف کنید
اونایی که میترسن لطفا وارد نشن
اولیشو خودم تعریف میکنم یادمه ۱۰ سالم بود خواب بودم یه دفعه از خواب پریدم یه پنجره داشتیم که کاملا حیاط توش مشخص بود دیدم یه مرد با کتک و شلوار زرد ایستاده تو حیاط و اینکه بعدها فهمیدم که تو مستاجر قبلی تو خونه ی که بودیم خودشو دار زده بود ه