قبلن که خونه نداشتم شبانه روزفکرخریدخونه بودم الان که خریدیم شکرخدا فقط چن روزخوشحالی بعدفهمیدم که گرون خریدم وفلان اعصاب خوردیش الانم که یه ذره اروم شدم بفکربچه ی دوم وجنسیتش که پسربیارم یه داداش برادخترم اصلن ارامش ندارم خیلی به خودم سخت میگرم دوست دارم همه چی عالی وطبق برنامه ریزی پیش بره که خب نمیشه