رفته بودم تولد دوستم اصلا شاید باورت نشه اینو از اول ندیدمش نشسته بودم بغل دست دوستم سلفی بندازیم دیدم سنگینی نگاهی رومه برگشتم دیدم این زل زده به من...چن روز بعدش به نامزد دوستم گفته بود که به من بگه ازم خوشش اومده بیشنر آشنا شیم....تو مراحل آشنایی هستیم هنوز....البته خانواده ها میدونن
منم تازه نامزد کردم هم کلاسی دانشگامه ترم اول باهم دوس شدیم الانم نامزد کردیم☺️
ما با اینکه همسایه بودیمازدواجمون کاملا سنتی بود .مامانشو خواهرش دیده بودن بعد بهش گفته بودن اونم اومد محل کارم منو دید بعد از یکماه اومدن خواستگاری
شما که دلت بایکی بود چرا باهمکلاسیت اشنا شدی دل دادی وابستش کردب اگه یه پسر اینکارو میکرد برمیگشت به عشق سابقش همه میگفتن مردا نامردن
من که سنتی بودم.حس میکنم دوستم نداره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
