پدرم اسمونی شده دارم از دوریش دق میکنم واقعا چرا باید از عزیزامون اینجور جدا بشیم
واقعااچرااا نمیدونم این خدا چراعدالت نداره
منم یتیمم
من درکت میکنم که الان چی میکشی وچه حالی داری
مادر منم فوت کرده و من خیلی تنها شدم یهو بزرگ شدم خیلی عوض شدم ولی همیشه امیدم به خداست با مامانم حرف میزنم و میدونم خدا برام جبران میکنه خدا خیلی خوبه عزیزم بهش نزدیک شو ارامش وجودتو میگیره
این طعم رو فقط شما نمیچشی
انسانها محکوم به رفتن هستند چون روح ازبین رفتنی نیست وفقط امکان انتقال روح ازجهان مادی به جهان آخرت داره.
همه این سفر رو تجربه میکنیم وبه زودی همدیگر رو ملاقات میکنیم
امیدوارم جای پدرتون دربهترین جای بهشت باشه
واسه آرامش خودت و پدرت قرآن بخون عزیزم هر وقت تاپیک میزنی من اگه ببینم واسشون واتحه میخونم
من سنی مامانم رفت که بیشترین نیاز بهش رو داشتم توی مدرسه بچه ها راجب مامانشون صحبت میکردن یا مامانشون میومد دنبالشون و قربون صدقشون میرفتن خیلی دلم میگرفت من خیلی تنها بودم و هستم تا یه سنی که حتی برای خرید لباس زیر باید به زن های فامیل التماس میکردم تا بیان همراهم و خیلی بی دفاع شده بودم ....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
