2703
2553
عنوان

امروز دلم خیلی برا خودم سوخت .

782 بازدید | 95 پست

من چند  روزه ک پریودم .

تو این چند روز به شوهرم گفته بودم بیا بریم بیرون.اونم گفت باشه.‌بعدش گفت ک فردا بریم.‌

فرداش گفت امروز نمیرسم بذار  فردا بریم منم گفتم باشه. دیشب یکم بحثمون شد. و دیگه

تا اینکه  امروز گفت عصر بیا بریم شهر بگردیم. 

منم اماده شدم یه عالمه خودمو خوشگل کردم  و سوار ماشینش شدم و رفتیم . تو راه بودیم ک دراومد بحث دیشبمون رو کشید وسط و من هرچی گفتم بسه بیخیال  درمورد اون بحث صحبت نکن .‌ولی اخماشو کشید توهم و بدجوری دعواش میومد. 

من دستمو  گذاشتم رو دستشو گفتم بیخیاللل ولی دستمو کشید اونور. 

هستین بقیه شو بگم؟

برا جور شدن عروسیم صلوات😍دلبره لاشیِ منی طُ!

خب

اگر تمامت را به خلق نشان بدهی تا آخر عمر چک سفید امضا خواهی کشیدو اگرخودت را نشناسے ،تا ابَد طعم تنهایے را خواهے چشید،و اگر قانون خودت را نداشتہ باشے  بَردگے مدرن را تجربه خواهے کرد.به هیچکس جز خودت وابسته مباش. ،هَرماندنے خوب نیست ،گاهے بایَد مسیر را تغییر داد  ، رهایے زیباست بشرطے که با درایت باشد😍من یه قانون جذبی م😍 مانند یک کتاب باش، جذاب و کم حجم و پرمحتوا😍😘خوبان همه در پیش تو جمعن😍😍کافیست کمی سر برگردانی😉😊خدای من بهترین😍😍😍و مطمئنم بهترین ها نصیبم میشه😘😍😍خدا جانم من را جوری بمیران که بعد از آن قلبم در قلب دیگری بتپد😍خدایا کسی را سر راهم قرار بده که در چشمانش تو را ببینم نه شیطان 😍یک روز یکنفر میاید که با آمدنش تمام غمهایت از یادت میرود😍 خدایا میدانم که انسان خوبی نیستم ولی کمکم کن  کمتر گناه کنم♥اگر از آدمهای بد دور نشوے به مرور میشوے شبیه یکی از همان ها💞💞.. اگر به غیر ازخدا به شخص غیر از او امیدوارشوی  خدا از همان شخص تورا نا امید می‌کند. 💗💗💗خدای من بهترین هرچی ازش  ازته دل خواستم و براورده کرد  اما دیر❤❤❤

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش

ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2456

هرچند ک تو بحثمون خودش هم مقصر بود. 

بعد از اینکه دستشو برداشت منم دیگه سکوت کردم و هیچی نگفتم.

تا اینکه در اومد گفت اینم بخاطره اینکه گفته بودم میبرمت بیرون اوردم. 


برا جور شدن عروسیم صلوات😍دلبره لاشیِ منی طُ!
2714

نمیدونم بحثتون در رابطه با چی بوده ولی اینقدر کینه ای بودن هم خوب نیست از هیمن چیزای کوچیک که رو هم تلنبار میشه یه دفعه چش باز میکنی میبینی یه عقده بزرگ تو دلت جا کرده ، 😣

من خیلی ناراحت بودم دلم میخاست گریه کنم .بغض کرده بودم  ولی خیلی عادی نشسته بودم و هیچی نمیگفتم. 

وفتی رسیدیم تو شهر . تو یپاده رو داشتیم راه میرفتیم انقدر ناراحت بودم ک اون از جلوم راه میرفت و من پشت سرش . 

در حالیکه ک همیشه دست همدیگه رو میگرفتیم . یا پیش هم راه میرفتیم.اون هی جلوتر میرفت و من هی دورتر میشدم

برا جور شدن عروسیم صلوات😍دلبره لاشیِ منی طُ!
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687