به چه چيزايي فكر كردين من خودم ميگم حداقل بايد ٥سال بگذره شايد خدايي نكرده نشد با اون فرد ادامه داد چرا يه بچه بيچاره شه
يا اينكه تا زماني كه خونه نداشته باشه كسي بچه اوردن سخته
يا اينكه حقوق بايد انقدري بالا باشه كه بچه اسايش داشته
مادر شوهرم همش ميگه بچه بيارين كي بچه مياري
شما چطوري تصميم گرفتيد به چيا فكر كردين؟
تصمیم نگرفتیم یاعلی گفتیم اوردیم😅
از اول تصمیم گرفتیم خونه خریدیم بچه‌دار شیم
من خودم 10 سال شوهرمو شناختم تا وقتیم که خودمون حس کردیم که واقعا دیگع نیازه که بچه دار بشیم کسی رو تو تصمیمون دخالت ندادیم نه به کسی گفتیم نه نظر خاستیم هرکیم هرچی میگفت میگفتیم فعلا تصمیمی در این مورد نداریم یبار که گفتن دیگع تمومش کردن
مادرشوهر منم خییییلی گیییر میده همش...ما 4ساله ازدواج کردیم.البته 2 ساله اومدیم خونه خودمون.
اما نه من نه شوهرم بچه نمیخایم...
شوهرم ک میگه اصلااااا ب بچه حتی فکر هم نکن😂
هفت ماه بعد عروسیمون دیگه واقعا کمبود بچه روحس میکردیم
راستش بیشتر به مباحث روانشناختی و تربیت فرزند فکر میکردیم
و موقعیتمونم از لحاظ مالی معمولیه.
البته به اینکه درسمم تموم بشه فکر میکردم😅
ببخشیدا مادرشوهرت غلط کرده تا وقتی از همه لحاظ چه روحی چه جسمی چه مالی چه بدنی امادگیشو پیدا نکردی نیار من خودم بعد شش سال اوردم خیلی هم راضیم مادرشوهرمم طی این مدت خودشو کشت ولی بهش اعتنا نکردم
من هنوز خونه ندارم ولی خداروشکر مشکلی تو زندگیمون نداریم از لحاظ مالی انشالله به زودی هم میخریم
بنظرم باید احساس بشه که دیگه میخاین یه عضو جدید بیاد تو زندگیتون
منو همسرم 3 سال نامزد بودیم تمام این 3 سال از همه چی زدیم تا خونه دار شیم ...ازدواج که کردیم منم درسم تموم شده بود .وضعمونم خوب بود ..دیگه تصمیم گرفتیم بچه بیاریم
من طرفهای سی سالگی تصمیم گرفتم خودم بچه دار نشم
