بعد اینهمه مدت هنوزم استرس دارم تپش قلب دارم دلهره دارم خدایااااا😢دست خودمم نیست فک کنم دیگه کم اوردم دلم دیگه خونه خودم رو میخواد با اینکه اونجا میرم خدایی احترامم میکنن ولی گاهی در نبود همسزم مادرشوهرم بد دل شکونده نمیدونم شاید تاثیر اونه.
فقط از خدا بخواین هیچ جوونی تو حال اینروزای من نباشه یه خونه رهن کنیم یه عروسی جمع و جور به دور از تجمل بگیزیم فقط بریم سر زندگی خودمون دنیام زندون شده حالم بده.تو رو خدا دعام کنید اگه چیزی بلدید بگید منم بخونم