من دوسه هفته پیش سقط کردم😞😞 دوسه شب بیمارستان بودم اما خواهرشوهر عیادت توسرش بخوره هی یه زنگم بهم نزد حالمو بپرسه اما من همیشه تو خوشی و ناخوشی بهش سرزدم وزنگ زدم حالا مادرشوهرم میگه امشب باید بریم خونش من نمی خوام برم ازش متنفرم شوهرمم پشتمه ومیگه نریم اما دوس ندارم حتی چشمم بهش بخوره جواب مادرشوهرمومیتونم چی بدم؟؟ 😒😒