بخوادم مستقل باشه تو یه خونه ی دیگه مادر شوهرا می گند چرا ؟
یعنی ادم نون خالی بخوره ولی خفت نکشه من که تا حالا نشده بدون دعوت خونه مادرشوهرم ابم بخورم حیف ادم که یه مشت گوه بخوان لقمه هاشو بشمارن
دقیقا مث زن داداش من هر وقت میریم بچشو میفرسته خونه بابام اینم با بچه ها نمیسازه همش هم وایمیسته تو حیاط دعوا میکنه بچهامو بلند که من بشنوم اگه چیزی هم گفتم میزاره کف دست داداشم منم خیلی داداشم دوست دارم دلم نمیخاد دلخور بشه دیگه خودمو کر میزنم زیاد هم خونه بابام نمیرم حوصلشو ندارم زنیکه رو ببینم
چه عیبی داره اوناهم برادر زاده هاتن
اخه 10ساله پیششونه همیشه اینطوریه داداشمم پس انداز میکنه هی میده بهش طلا میخره اسلا به فکر اینده اشون نیستن
خوب از همون اول مامانتون واسه اونام بپزه و اینکه یه چشم غره ای چیزی به بچه ها برو که گسی کسیو نزنه
من خواهر شوهر ندارم ولی مادر شوهرم نقش همرو ایفا میکنه الحمد الله ولی کلا از بی دعوت و بی خبر جایی رفتن بیزارم و نمیرم مادر شوهرمم طبقه پایین خونه ماست جاریمم تو همین ساختمونه 😂
بعدم اونجا میریم زنداداشم همش از ادم ایراد میگیره حرصم در میاد
غذاشونم که میخوره میره بالا بچه هاشم نمیبره ما هم هفته ای یک بار میریم باید زود بخاطر اونا برگردیم خونه
درسته ولی دختر مگه حق نداره تنها باشه با مامانش بخصوص وقتی بچه ها نمیسازن حالا اه راست میگه بچه ها رو ببره بالا خونه خودش دختر داداش من چشم همه رو در میاره همه چی هم به هم میریزه وقتی بچه هام میگن یریم خونتون بازی کنیم میگه اصلا مامانم خوابه اذییت میشه در بزنیم تازه منم خستمه وسایلمو جمع کنم مث مامانشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
