مادرش. برادراش مخالف بودن ...ب برادرش ک گفت بتوچه ...الان همممه فامیلاشون ب زبون گفتن ک پرستو باهمممه عروسا فرق میکنه شعوره تربیتش زمین تااسمون فرق میکنه با بقیه ...خیلی فرقیم نمیکنه ک مادرش دوسم داشته باشه یانه ...من روابط محترمانه و داخل چهارچوبو حفظ میکنم
من مادرشوهرم با من مشکل نداشت با ازدواج شوهرم مخالف بود کلا چه منو بگیره چه یکی دیگرو.
الان عااالی هستيم از تاپیکم معلومه
عروس عموی من خیلی اذیتش کردن ولی الانم.... اذیتش میکنن اون زده به بی خیالی
آخه مادر شوهرم آدم ساده ای حرف دخترش روش تاثیر میذاره ...خیلی دلخوری ازشون دار ما...ولی آدم خوبی و یه بار که بحث پیش کشیدم که شما ناراضی بودید گفت نه خوب دور بودید اینا ( وسط حرفش همسرم بود چیزی نگفت) ولی به روی جاریم بارها آورده که مخالف بودن ولی خود مادر شوهرم به بار این حرف به من نزده...بارها ازم طرفداری کرده جلوی دختراش ...
میگفت ماهی فلان قدر حقوق داشتی زن بگیر الان زوده هروقت چهل سالت بود ازدواج کن به همه چی رسیده باشی بعد آخه شوهرم 25 سالش بود اومد خواستگاری
میگفت چهل سالگی زن میخوام چیکار آخه😂
الان شوهرم 28 سالشه ماه بعد عروسیمونه الان به اون درآمدی که مادرشوهرم میگفت هروقت به اون درآمد رسیدی بعد زن بگیر رسیده. ولی خب به حرفش گوش نکرد زودتر اومد خواستگاری
اینکه عروس نخواد با خونواده شوهرش رفت و امد کنه ولی شوهرشو بع زور ببره مهمونی خانواده خودش عیب نیست.چیز دیگه هست.من عمل کردم هم پیش من نیومد .فقط با اس ام اس و زبون بازی معذرت خواهی کرد.ادمی که دلش بخواد میاد اس نمیده.حتی دعوت رسمی هم کردم نیومد.بیخیال.من بی تفاوت شدم.فقط خواستم بگم همیشه هم مکل خونواده شوهر نیست
