منم ۱۸ ازدواج کردم اگر برگردم عقب بازمهمسرم انتخاب میکنم ولی تو سن بالای ۲۲
من الان به همسرم میگم اون موقع الویت های من بچه گانه بود من هیچی از زندگی زناشویی نمیدونستم از مسئولیت هاش
دختر که میره دانشگاه اولین مواجه رو داره با اجتماع با جنس مخالف با وظایف و خواسته های اجتماع انجا میتونه تجربه کسب کنه دیدش وسیع تر بشه
اما من از دبیرستان که دیپلم گرفتم ازدواج کردم درسته دانشگاه رفتم اما بعد تازه فهمیدم من چی تو این جامعه میخوام چی تو زندگیممیخوام
منظورم شما نیستید شما جز ۵ درصد قشری هستید که زود به بلوغ فکری رسیدید من دوستانم میبینم که همسن من ازدواج کردند و از زندگیشون راضی نیستند
من دلم میخواست اول وارد جامعه بشم کارکنم تفریح کنم شیطونی کنم برای خودم ازاد باشم بعد وارد زندگی و مسئولیت هاش بشم حس میکنم ازدواج این فرصت ازم گرفت انگار یک دفعه از کودکی وارد بزرگسالی شدم بدون اینکه جوونی کرده باشم من ذاتا بچه شیطونی بودم و عاشق تجربه کردن
فقط خداروشکر همسرم ادم خوبیه اگر برگردم دوباره همسرم انتخاب میکنم اما نه با اون معیارها با معیار عاقلانه
انشالله همیشه خوشبخت باشید و سعادتمند