من اینو واقعا موافقم
طرف اگه ناراحت باشه از زندگی و یه بحران داشته باشه واقعا هر روز دلش میخواد بمیره چه برسه که بلند شه خونه تمیز کنه
من یه دختر خانم بسیار تمیز خانم خونه دار و... رو می شناسم
ایشون زندگیش عالی سه تا بچه کوچولو موچولو خوشگل داشت همه چیز عالی
بعد از یه مدتی دید شوهرش طرفش نمیاد و خلاصه بیخود بیخود گفت طلاق بگیریم و...
بعد یه مدت کاشف به عمل اومد مرده رفته زن گرفته
دیگه دختره که اصلا هاج و واج مونده بودددددددددد و نمیدونست یعنی چه چه بلایی سرش اومده
افتاد تو جا بدون اینکه کسی بدونه فقط روزها رو شب میکرد بچه هم شیر میداد دوتا بچه دیگه هم داشت
بعدا تعریف میکرد داشتم میمردم سه شبانه روز میگذشت من نمتوتستم از جام بلند شم فقط سینه مو در میآوردم به دختر شیر خوره یک ساله م شیر میدادم و اون بچه های دیگه م نون خالی میرفتن خودشون میخوردن خودمم دوسه روزی یکبار یه چیزی میخوردم که نمیرم
میگفت نمیدونی چه روزگاری داشتم
آره قربونتون برم ما از داخل زندگی مردم خبر نداریم که داره بهشون چی میگذره یکی مثه این بنده خدا حال اینو نداشته غذا بخوره چه برسه بلند شه هود تمیز کنه