قربونت من بین خواهرم و مادرم و زنداداشم معروفم خونه خودم تهرانه خونه اینا سه تا کرج میام از ترس من خونه هاشون اگه بهم ریخته باشه تمیز میکنن چون میدونن برم خونشون اول یه فصل قشششنگ غر غر میکنم بعدم زار و زندگیشون بهم میریزم تا تمیز کنم خخخخ
الهی بمیرم چن روز پیش خواستم بیام خونه آبجیم با اینکه زایمان کرده بود همه رو جمع کرده بود ریخته بود تو کمد و اینا ک وسط تمیز باشه چیزی نگم آخرم دیدم گفتم تمیز میکنم حالا مگه ولم میکرد افسون کمدامو تمیز کن خخخخ