امشب رفتیم خونه مامان عوضیش هرچی از دهنش دراومد به من گفت شوهرم حتی یه کلمه هم ازم دفاع نکرد پاشدم اومدم بیرون بهش گفتم دنبالم نیا اما گوش نکرد به حدی عصبیم کرده بودن که بدو بدو رفتم سمت خیابون میخاستم خودمو بندازم جلو ماشینا شوهرم اومد دستمو گرف پرتم کرد محکم افتادم رو شکمم بهم گفت اگه میخوای خودتو بکشی بگومن اینکارو میکنم واست...الان فقط نگران بچمم نکنه اتفاقی واسش افتاده باشه
من ریخته ام در رگ تو شیره ی جان ♥ هی چرخ بزن درمن و دل را بتکان ♥ این هم نفسی چه حس و حالی دارد ♥ درپیکر من دوقلب دارد ضربان💕💕
من اصلن نمیتونم خونسرد باشم زودی از کوره درمیرم دست خودم نیس اخه
تمرین کن گلم تمیرین خیلی خوبه من خودم یه جاری داشتم خیییلی اذییتم کرد ولی من هرسری که پاچموگرفت انگار نه انگار تودلم آتیش گرفته بودم ولی هیچ محلی به حرفاوفحشهاش نمیدادم وهرازگاهی یک پوزخندروی لبم میاوردم وبعدش باآرامش میرفتم سمت خونه خودمون بدبختی تو یک ساختمان زندگی میکردیم ولی کم کم دیدمحلش نمیدم دست ازسرم برداشت و بیخیال شد به خدا منم مثل شمام ولی اینکاروازیکی ازآشناهامون یادگرفتم خیییلی هم جواب میده حتی روشوهرت
❤برای شادی روح پدرم صلوات ❤سکوتم از رضایت نیست دلم اهل شکایت نیست هزار شاکی خودش داره خودش گیره گرفتاره
من اصلن نمیتونم خونسرد باشم زودی از کوره درمیرم دست خودم نیس اخه
سعی کن ود غدا خوردنت دقت کنی کنی مثلا از خوردن غذاهای تند و چرب پرهیز کننی . شربت گلاب بخور . دمنوش گل محمدی و عرق اسطوقدوس و دمنوش گل گاو زبان برای آرامش اعصاب تاثر داره
یکسری تمرین ها هام بر خودت انجام بده مثلا تا دیدی داری عصبی میشی یا از اون علت دور شو .یا مثلا از ۵۰ معکوس تا صفر بشمر . ده تا صلوات بفرست . برو وضو بگیر .یه لیوان آب بخور