تاحالا سوتی کلامی دادین ؟؟ امروز یه سوتی افتضاح دادم آبروم رفت 😭 صفحه 2

نیلگون98

عضویت: 1398/08/15

تعداد پست: 44

چ سوتی باحالی

1398/08/18

|

00:17

1 نفر لایک کرده اند ...

اسکریپت0

عضویت: 1398/06/29

تعداد پست: 7006

ولی خیلی خنده دار بود من برا چکش گفتن همیشه استرس دارن

نمی فهمم

چرا؟

چکش

قشنگ ده پله بالایی...از هر قشری و انسانی...عجب خوشمزس اون لبهات...عجب عشقی به من دادی...اصلا وضعیه این اوضاع .... عجب مستی شدم با تو ...ازت بدجوری ممنونم .... پره هستی شدم باتوو... همسرم

1398/08/18

|

00:17

0 نفر لایک کرده اند ...

frnyia

عضویت: 1398/02/19

تعداد پست: 396

وای پاچیدممم😂😂😂😂

1398/08/18

|

00:17

1 نفر لایک کرده اند ...

مریم(مامان_محمد_مهدی)

عضویت: 1390/10/12

تعداد پست: 8798

واسه تبت نام دانشگاه رفته بودم وقت تموم شده بود مسئول ثبت نام داشت میرفت واسه ناهار منم التماس کنان میگفتم اقا توروخدا منو بکن بعد برو توروخدا من خیلی عجله دارم...دوستام که سکته رو زدن از خنده ولی من‌ همچنان التماس میکردم که توروخدا منو بکن بعد برووووو🤣🤣🤣

...

1398/08/18

|

00:17

70 نفر لایک کرده اند ...

fatishko80

عضویت: 1398/08/12

تعداد پست: 100530

😂😂😂😂😂😂😂😂عیب نداره گفتی که گفتی تنت سلامت

وارﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ👀.ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪ‌ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:😏ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ. ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧ‌ﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ🤗…ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ.ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎنش ﯾﺦ ﺯﺩ🙃…ﭼﻪ ﺣﻘﯿﺮ ﻭ ﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﻛﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐـ🚶🏻‍♀️ـﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ!ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺞ، ﺷﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑﺎﺯ ﻫـﻤﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ.😉 جایگاه شاه و گدا، دارا و ندار قبر اسـت…👩‍🦯تقواست کـه سرنوشت ساز اسـت💌 برای رسیدن بـه “کبریا” باید نه کبر داشت نه ریا💔💔

1398/08/18

|

00:17

1 نفر لایک کرده اند ...

سحر۹۷

عضویت: 1397/05/10

تعداد پست: 4475

من یه بار به جای تاندوم گفتم کاندوم

1398/08/18

|

00:18

1 نفر لایک کرده اند ...

یامهدی_ادرکنی

مدیر استارتر

عضویت: 1398/06/23

تعداد پست: 2206

اره اون روز بعد شيفت خسته بودم يكى از همكاراى شوهرم رو تو اسانسور ديدم خواست بره بيرون گفته با اجازه ...

واااای😂😂😂

خدایا مرسی که بهترینا به سمت خودم و خانوادم جذب میشه ❤️

1398/08/18

|

00:18

1 نفر لایک کرده اند ...

سیلواناs

عضویت: 1397/11/28

تعداد پست: 6567

من خونه مامانم بودم شام

مامانم یکمی غذا کشید داد گفت ببین پخته(ماترکیم له غذایی که نپخته میگیم (چیرده))منم دیدم نپخته پیش بابام وشوهرم گفتم که به جای چیرگفتم(کیره )😮😮😮😑قیافه همسرم

قیافه بابام😦😦

خدایا ۱۵شهریور نینی تو دلم رفت😢ازت میخوام ارومم کنی ویه نینی دیگه خیلی زود جاش بزاری.۹۹.۹.۹دعاکنین خبرحاملگیمو بهتون بدم😢😍

1398/08/18

|

00:18

3 نفر لایک کرده اند ...

zahraalla1372

عضویت: 1396/09/21

تعداد پست: 9247

نمی فهمم چرا؟ چکش

چکُس😆

ای وای از اون روز که سنگم طلا شه..... کسی چه می داندشاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد،یا پیانو می زندو آواز می خواندوجلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد.کسی چه می داند،شاید تنها شرط معشوقه ی هیتلربه خاک وخون کشیدن دنیا بود کسی سر از کار زن ها در نمی آورد،با سکوتشان شعر می خوانند،با لبهایشان قطعنامه صادر می کنندباموهایشان جنگ می طلبند , باچشم هایشان صلح! کسی چه می داندشاید آخرین بازمانده ی دنیا زنی باشدکه با شیطان تانگو می رقصد ...💙💙#سیاوش_شمشیری

1398/08/18

|

00:18

3 نفر لایک کرده اند ...

frnyia

عضویت: 1398/02/19

تعداد پست: 396

واسه تبت نام دانشگاه رفته بودم وقت تموم شده بود مسئول ثبت نام داشت میرفت واسه ناهار منم التماس کنان ...

وااااای😂😂😂😂😂😂

1398/08/18

|

00:18

1 نفر لایک کرده اند ...

fatishko80

عضویت: 1398/08/12

تعداد پست: 100530

واسه تبت نام دانشگاه رفته بودم وقت تموم شده بود مسئول ثبت نام داشت میرفت واسه ناهار منم التماس کنان ...

😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂ترکیدم

وارﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ👀.ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪ‌ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:😏ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ. ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧ‌ﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ🤗…ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ.ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎنش ﯾﺦ ﺯﺩ🙃…ﭼﻪ ﺣﻘﯿﺮ ﻭ ﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﻛﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐـ🚶🏻‍♀️ـﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ!ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺞ، ﺷﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑﺎﺯ ﻫـﻤﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ.😉 جایگاه شاه و گدا، دارا و ندار قبر اسـت…👩‍🦯تقواست کـه سرنوشت ساز اسـت💌 برای رسیدن بـه “کبریا” باید نه کبر داشت نه ریا💔💔

1398/08/18

|

00:18

1 نفر لایک کرده اند ...

غمت_نباشه_من_عاشقتم

عضویت: 1396/10/21

تعداد پست: 1219

میری پربازدیدا✌

آن بهشتی که همه در طلبش معتکف اند، من کافر همه شب با تو به آغوش کشم...❤

1398/08/18

|

00:18

2 نفر لایک کرده اند ...

اسکریپت0

عضویت: 1398/06/29

تعداد پست: 7006

اره اون روز بعد شيفت خسته بودم يكى از همكاراى شوهرم رو تو اسانسور ديدم خواست بره بيرون گفته با اجازه ...

همکار شوهرم خانومه

روز عید سر کاربودن زنگ زده به اتاق شوهرم

گفته سلام

صبح شما مبارک

قشنگ ده پله بالایی...از هر قشری و انسانی...عجب خوشمزس اون لبهات...عجب عشقی به من دادی...اصلا وضعیه این اوضاع .... عجب مستی شدم با تو ...ازت بدجوری ممنونم .... پره هستی شدم باتوو... همسرم

1398/08/18

|

00:18

21 نفر لایک کرده اند ...