دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
نمیدونم چیشد...یهو چشماش دلمو برد....صداش عقلو از سرم برد....دستاش ک تو دستم بود نجابت دخترونمو زیر سوال برد....نفساش ریتم زندگیم شد....خنده هاش آرزوم شد....من باهمه چیش خاطره دارم...حتی حتی با رفتنش...وقتی میرفت بهار بود...ولی برامن از صد تا پاییز تلخ تر بود....نداشتنش تا بمیرم یه داغه رو دلم....اسمش حتی اسمش ک بیاد قلبم شروع میکنه ب دیوونگی............چشماش...صداش...دستاش...نفساش...خنده هاش....اسمش...همش الان ماله کسیه که به قول خودش لیاقت داره مادر بچه هاش بشه....
داشت زير لب می خوند:"كه من باد ميشم ميرم تو موهات'👱♀️..."بهش گفتم به جای اينكه واسم كنسرت برگزار كنی 🎉پاشو كمک كن اين تختو جا به جا كنيم، كمرم درد گرفت به خدا!با شيطنت باز گفت:" ای بخت سراغ من بيا، كه رخت خواب من با خيال خامم گرم نميشه" 😂❤بهش گفتم از بد شانسيت كه بختت من بودم، قيافه ی ناراحت و اخمو به خودش ميگيره و آه ميكشه، ميگه هيييی😣...كنارش ميشينم، بهش ميگم پشيمونی؟ميگه: میدونی من يه تئوری دارم، ميگم كه هر كسى توزندگيش عاشق يک نفر بايد بشه، اون آدم درست يا غلط هميشه عاشق اون آدم ميمونه، دلش به ياد اون آدم گرمه👫،چشماش👀 به خيال اون آدم گرم خواب ميشه، دستاش👐 با خيال اون آدم گرم ميمونه.حالا ببين، چقدر بايد، خوش شانس و خوشبخت باشی، كه همونی رو پيدا كنی كه اونم شب ها با خيال تو ميخوابه، روزا به عشق تو بيدار ميشه❤. چقدر بايد خوشبخت باشی كه بين اين همه آدم كسى رو پيدا كنی كه همونطور كه اون وسط ذهنت جا كرده، توام وسط قلب اون جا كنی💑...بهش گفتم: تو پيدا كردی؟گفت: من خوش حالم، تو خوشحالی؟ همين الان؟😊 گفتم: خب آره، داريم خونه ی آينده مونو🏡 ميچينيم، تو كنارمی و خوشحالم، همه حالشون خوبه...حرفمو قطع ميكنه و ميگه: پس دوتامون💑 درست انتخاب كرديم،هيچكی پيش آدم اشتباهی خوشحال نيست..❤