یکی ازمشتریا مامانم هیدنبال یه زن برابرادرش بود که پسر مجرد سن دار حدود 50سالشه ولی وضع مالی خوبی داشت خواهر شوهرمم یبار جدا شده بود 36سالش بود منم به خواهر شوهرم گفتم عکسشو دادم به اونا که ببینن خواهر شوهرم خیلی خیلی قشنگه خدایش ولی خیلی ارایش میکنه اونام عکسو دیده بودن و دیگه چیزی نگفتن یعنی هیچ خبری نشد منم هی نمیدونستم به خواهر شوهرم چی بگم از اون ور خواهر شوهرم به دختر عمو شوهرم گفته بود برا مشورت که خیلیم زن خوبیه...بعد چند وقت دختر عمو پرسیده بود از خواهر شوهرم گفته بود هیچی سنش بالا بود داداش گفت نه الکی درصورتی که ما اصلا به اونجا که به شوهرم بگیم نرسیدیم و روحشم خبر نداشت دختر عموعه هم زنگ زده بود شوهرم که اگه موقعیتش خوبه قبول میکردی شوهرمم مونده بود...خلاصه یکم ابروریزی شد...خیلی زشت شد بنظرتون؟
اگه خیلی قاطی پاتی شد ببخشید...
چیزیه که پیش اومده دیگه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
شوهرت چی گف به دختر عمو؟
طفلی خواهرشوهرت مردکه پیر تازه سرش ناز اورده خوب چی بگه بگه قبولم نکردن انشالله بختش یه جای بهتر باز بشه
من وقتی خواستگار معرفی میکنم ب شوهرم میگم ، و شوهرم اسمی از من نمیاره ک من معرفی کردم
واقعا سنش بالا بوده برا خواهر شوهرت
به نظرم کار اون که زنگ زده به شوهر شما از همه زشت تر بوده
دختر عمو عجب پیگیری بوده
من نفهمیدم از اینکه اونها خواهر شوهرت رو نخواستن ناراحتی یا از اینکه به شوهرت نگفتی اونها خواهرش رو نپسندیدن ؟ 😕
چ کرمی داشته دختر عمو😐
خوب بنده خدا خواهر شوهرت چی میگفت میگفت پسند نکردن.دیگه خاسته خودشو از تک وتا نندازه دیگه
یعنی طرف نخواسته خواهرشوهرتو ؟؟؟!!!
یکی نیس بگه دختر عمو واسه همه پیگیریهات مرسی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
