دوستان پسرم 1/5 سالشه. وقتی دنیا اومد بخاطر زردی بستری شد بیمارستان تو بیمارستان بلندی نافو کوتاهش کردن خودشون منم نفهمیدم بعدا دیدم. یه تیکه کوچولو مونده بود که بعدا خشک شد افتاد. منم اون تیکه کوچیکو لای دستمال کاغذی تو یه نایلکس نگهداشتم گذاشتم تو زیپ پشت تختش. چون شوهرم حساسه میگفت بندازیم مسجدی دانشگاهی جایی. الان نیست. احتمالا اشتباهی انداختیم رفته. نمیدونم به شوهرم چی بگم اگر سراغشو بگیره. از طرفی میدونم این چیزا خرافاته ولی بابتش ناراحتم دست خودم نیست هی هر روز میرم تو فکرش😔 شما نظرتون چیه. این مسئله نگرانی داره؟! اخه نافش کجا رفت. میدونما مسخرست به خدا میدونم ولی دلم الکی اشوبه. شما یه چیزی بگید
راستی می دونستین که تو زندگیتون تا زمانی که یه چیزی براتون خیلی مهمه از همون موضوع ضربه می خورین؟ تا زمانی که آرزویی فکرتونو درگیر کرده و درموردش ترس و خوشحالی زیاد دارین اون آرزو برآورده نمیشه؟ می دونستید تو این دنیا هیچی از هیچی نباید براتون مهم باشه جز خـــــدا؟ می دونستین یا نه؟ حالا بدونین یاد بگیرین که بدونین ...