2726
عنوان

مرگ نوزادم

3044 بازدید | 76 پست

پارسال یازده تیر دختر شیش روزام رو ازدست دادم امسال دوازده ابان دختر دیگه ای از دست دادم بهم بگید خدا و عدالتش کجان که نوازدمو از بغلم میگیره اونم یهوی من چیکار کنم به کی شکایت خدا رو بکنم چرا بچه هامو ازم میگیره چرا اخخ چرا دختر نازنینم پرکشید رفت پیش ابجیش .من تنها گذاشت هفته پیش این موقع تو بغلم بود شیر میخورد چرا اخه چرا چرا بهم دادی وازم گرفتی .یهوی اونم بچه هام میخوابن بعد بی حال میشن بعد تو کما میرن ودیگه برنمیگردن .دردم چطور درمان کنم اخه

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

وای عزیزم‌نمیدونم چی بگم اروم بشی خدا صبرت بده خیلی ناراحت شدم😔😔

تو حق نداری ب چیز های منفی فکر کنی ...تو از جنس خدایی   و خدا سرشار از انرژی مثبته                                          لبخند بزن دوستم :)            
2728

دکتر میری؟اگه اوضاع مالی خوبه ژنتیک بچه رو دربیارین قبل بدنیااومدن...

به نام خدا😶من ازدست مردا فرار کردم اومدم‌سایت زنونه واسه چییی درخواست دوستی میدی مردحسابی؟🤢نکن حاجی نکننننن..شرمت باد💨✋✋✋میپرسین چرا ترشیده؟میگم که ی روز ازمامانم پرسیدم‌ننه واسم خواستگارنیومده گفت نهههه✌🤐داداشم داشت ردمیشد مث خرعر زد گفت هاااااارهااااارترشیده😶داشتم فحش میدادم بهش وهمزمان تونی نی سایت ثبتنام میکردم که از سوز وجودم یهو دیدم زدم ترشیده وتائیدشده😐حالا اگه یه ذره شعور داشته باشی کاربر عزیز ایتقدنمیپرسی و مسخره نمیکنی😏ترجیح میدم بترشم‌تا ازدواج کنم بیام اینجا بزنم توسرم😝😝

واییی.واقعاگریم گرفت خدابهت صبربده.ازحضرت زینب بخواه صبرت بده میدونم خیلی خیلی سخته ولی ببین حضرت زینب تویک شب هم بچه هاشو برادراش روازدست داد وخودشم اسیرشد ازش بخواه دلتواروم کنه.برات حمدمیخونم.😭😭😭

عزیییزم. خدا بهت صبر بده. هیچ کار خدا بی‌حکمت نیست. این علائمی که می‌گی تو بچه خواهر من هم بود. بی حالیش بخاطر تشنج بود. اما بچه خواهرم موند و عمرش به دنیا بود. الان معلولیت داره و زندگی عادی نداره. حتما حکمت بچهدخواهر من این بوده که بمونه. شاید خدا نخواسته یه عمر ذره ذره اب شدن بچه‌هات رو ببینی

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
2706
ارسال نظر شما
2687