دوستان من 1سال و 6ماهه که عقدم از روز اول هم با هم توافق کرده بودیم تا دو سال که اردیبهشت میشه 2سال.همسرم خیلی خیلی مرد خوبیه دوسم داره و هر کاری از دستش بر اومده تا الان برام کرده.با خانواده منم رابطه خوبی دازه.
مشکل ما اینه که همسرم هیچی از برنامه گرفتن خونه و رفتن سر خونه زندگیمون فعلا باهام حرف نزده خیلی استرس گرفتم از لحاظ هزینه هم که خیلی همه چی گرونه میخوام دوستانه باهاش حرف بزنم.هر بار رفتم حرف بزنم به نتیجه ای نرسیده نه اینکه نخواد ها ولی انگار دستش خالیه داره یه جور فرار میکنه ولی دلشم خیلی میخواد بریم سر خونه زندگیمون من حس میکنم نکنه تنبل شده بنظرتون با مادرش حرف بزنم؟چون به شوهرمم بگم اصلا رو نداره یه خانوادش بگه بنظرتون با زبون خوب و محترمانه از مادرش بخوام؟انگار خونه و عروسی تو برنامه کوتاه مدتش نیست.دیگه نمیتونم خود داری کنم از طرفی هم نمیخوام داد و بیداد کنم و میون ما خراب بشه.تو رو خدا راهنماییم کنید فک کنید خواهرتون به کمک نیاز داره من تک دخترم به مامانمم که نمیشه بگم
