اینکه چیزی نیست من دفتر خاطرات داداشمو واسه ۱۵ سال پیش پیدا کردم توش قرارداد نوشته بود با بابام شب ادراری داشت نوشته بود به ازای هر شب باریدن باران باید هفتگیمو بندازم تو قلک😂😂😂
خب یعنی حالا۱۵سالته!!!؟ یعنی الان دیگه بزرگ شدی؟ یعنی ۵سال پیش کودک بودی؟!!!
فک کنم این الان نرماله ما خیلی فسیلیم دیه😂😂😂😂
اتفاق میفته رفیق...شاید دیرتر شاید دورتر...زمانیکه صدای قهقه ت خط بطلان میکشه بر تموم غمهاییکه کنج دلت جا گرفتن تا یاداور روزهایی باشن که هرچند سیاه هرچند تلخ اما گذشتن..طاقت بیار و ببین اون اینده ای رو که حق توئه..خدا هواتو داره خدا هوامونو داره دلسرد نشو از های و هوی گذرای باد..اتفاق میفته رفیق..❤💪