درحد خونه مادرم و خواهرم و خرید و اینجورجاها خبر نمیدم بعد اومد خونه میگم. مهمونی خاص یا خونه غریبه باشه اطلاع میدم. ولی اجازه نمیگیرم اگرهم بگه نرو دلیلش الکی باشه اهمیتی نمیدم و کار خودم رو میکنم اوایل دعوا میکرد و قهر الان عادت کرده
گاهی اوقات مرگ انسان از نبود نبض نیست. مرگ یعنی حال من بادیدن انگشترش
من مثلا شوهرم سرکار بود یه سر رفتم خونه خواهرش..شبم که اومد شرایط جوری شد نگفتم..بعد که فهمید ناراحت شد دعوا کرد...توقع داره تا دستشویی هم اجازه بگیری..