عنوان
یه دکتر اطفال خوب و ماه و بی نظیر می خوام بهتون معرفی کنم ! به اندازه یه دنیا خوشحالم، بیائید شادی ها مو باهاتون تقسیم کنم!
72546 بازدید
|
50 پست
پسر من الان 7 ماهه است ، و دقیقا یک ماه پیش تو روز تولد 6 ماهگی اش دندون اولش رو به سلامتی در آورد! از اون به بعد و این چند وقت یک سری علائمی داشت که نگرانمون می کرد! قبلا پسرم رو پیش دکتر حمیدی می بردم ولی راستش یک سری مسائل باعث شد که دنبال یه دکتر دیگه باشم که همکار همسرم دکتر شادی نور بخش رو معرفی کردن و ما هم دیروز رفتیم پیش ایشون .
بعد از مدتها لذت بردم از نحوه چک آپ این خانم دکتر ! اول از ما پرسیدند که مشکل برنا چیه؟ گفتم که می خواهیم هم چک بشه و هم یکی دو تا سئوال دارم...گفتند پس اجازه بدید من چکش کنم بعد شما سئوالها تون رو بپرسید! با حوصله ، صبر و لبخند و گاهی حتی منحرف کردن حواس برنا بدون اینکه برنا اذیت بشه یا ناراحت بشه چکش کردن ! نکات بسیار ظریفی که اونجا هم پزشکها بهشون اشاره نکرده بودن رو ایشون چک کردن و بهش اشاره کردن! مثل اینکه متوجه شدیم که مجرای ادرار برنا تنگ تر از حالت عادیه و این امر ریسک عفونت ادراری رو بالا می بره و باید حتما ختنه کنیم ! (ما تصمیم داشتیم که این کار رو نکنیم و تصمیم رو موکول کنیم به زمانی که خودش بزرگ شد)! مسلما اگه قبلا من این مورد رو از دکترها شنیده بودم زودتر این کار رو می کردم و بچه ام انقدر بزرگ نمی شده که حالا بخواد انقدر اذیت بشه ! بعد اینکه مشکلی که ما چند روزه باهاش برخورد کردیم و خیلی ذهن من و بابا رو به خودش مشغول می کرد این بود که برنا شبها با یه جیغ بنفش از خواب می پرید و گاهی تا حدود 2 ساعت گریه و بی قراری می کرد و همه این اتفاقها در حالی می افتاد که از نظر فیزیکی هنوز خواب بود ! چشمهاش کاملا بسته بود! برنای خندون من یکم بی قرار شده بود و خوب همه چیر رو هم که به دهنش می برد ، به خاطر بی خوابی شب یکی دو روز در طول روز هم بی حال بود ! گاهی هم سرفه می کرد! غذا هم که اوایل براش شروع کرده بودم سوپ رو خوب می خورد ولی این اواخر دیگه هیچی رسما نمی خورد طوری که در طول ماه هفتم فقط 450 گرم اضافه وزن پیدا کرده بود ! از اینکه هر روز باید غذا رو با هزار ذوق درست می کردم ولی همه اش سر از سطل آشغال در می آورد خیلی ناراحت بودم !
تا اینکه دیروز این فرشته مهربون گره از تمام این رازها باز کرد ، به هیچ وجه فکر نمی کردم همه چیز به هم مربوط باشه ! خانم دکتر دستکش پوشید و دستش رو روی لثه های برنا که (توی شش ماهگی اولین دندون رو در آورده بود ) مالید ! و کشف کرد که 3 دندون دیگه (یکی پائین و دوتا بالا) به زودی به جمع دندونهای ناز پسرم اضافه می شه ! و جالبتر اینکه 4 تایه دیگه هم تو راهه! گفت این بچه خیلی روزهای سختی رو داره طی می کنه ، درد داره و این درد تمام کاسه سرش رو درگیر می کنه ، گاهی ممکنه سرش رو به طرفین تکون بده ، گاهی ممکنه حتی موهاشو بکنه و به سرش ضربه بزنه یا گوشش رو بخارونه (در مورد برنا بجز ضربه به سر تمام موارد صحیح می باشد:) ) چون موقعیت درد رو به راحتی نمی تونه تشخیص بده ! نمی تونه غذا بخوره چون با هر چیز گرم تحریک می شه ( اینجا بود که فهمیدم باید بذارم غذاهاش سرد بشه ). از دیشب که این فرشته مهربون این نکات رو بهم گفته برای پسری حریره بادوم رو گذاشته توی یخچال خنک خنک که شد با قاشق بهش دادم . گفت بهش خیار بدید بدون دونه که بکشه روی دندوناش تا آروم بشه ! ولی نگفت چطوری ازش پس بگیرید :) چون وقتی خیار رو روی دندونهاش گذاشت انقدر استقبال کرد که دیگه پسش نمی داد ! می خواست درسته بخورتش!
ولی علت اون جیغ های بنفش موقع خواب.... پسری ناز من که حالا صاحب یک دندون بسیار تیز و کنگره دار در پایین هست وقتی توی خواب بر حسب عادت لثه هاشو به هم می ماله دندون پائین لثه بالا رو اذیت می کنه و همونطور که توی خواب هست جیغ می کشه و دردش می آد! تک سرفه ها و حتی آبریزش هایی که گهگاه سراغ بچه ها توی این موقعیت می آد هم ناشی از ترشح زیاد بزاقه و اینکه گاهی بزاقشون می پره ته گلوشون و باعث سرفه شون می شه که شما صبح حس می کنید سرما خورده هستند و عصر می بینید که خوب شده !
جالب ماجرا این هست که من هیچ سئوالی از خانم دکتر نپرسیدم! همه اینها رو بلافاصله بعد از معاینه فک برنا بهمون گفت ! و وقتی حرفهاش تموم شد مات و مبهوت لیست سئوالهامو بهش نشون دادم ! گفتم شما جواب همه سئوالهای منو دادید بدون اینکه من یک کلمه چیزی بپرسم ! فقط در مورد واکسن HIB ازشون پرسیدم چون برنا دوز اولش رو توی دوماهگی اونجا دریافت کرده بود و دکتر حمیدی گفت که لازمه بقیه اش رو بزنید ولی ایشون گفتن اگه تا دو - سه سالگی کودک ایران هستید چون شایع نیست نیازی نیست که ادامه بدید ! چون اوج ابتلای این بیماری همون دو سه سال اول تولد هست !
اسم و آدرس مطب دکتر نوربخش رو هم می ذارم برای اون دوستانی که دنبال یه دکتر مهربون ، فهمیده ، دقیق و دلسوز می گردن، نه به دنبال صرفا اسم و رسم دکتر!
خ شریعتی ، ابتدای خ خواجه عبداله انصاری ، نبش بن بست یکم تلفن :22862792
بعد از مدتها لذت بردم از نحوه چک آپ این خانم دکتر ! اول از ما پرسیدند که مشکل برنا چیه؟ گفتم که می خواهیم هم چک بشه و هم یکی دو تا سئوال دارم...گفتند پس اجازه بدید من چکش کنم بعد شما سئوالها تون رو بپرسید! با حوصله ، صبر و لبخند و گاهی حتی منحرف کردن حواس برنا بدون اینکه برنا اذیت بشه یا ناراحت بشه چکش کردن ! نکات بسیار ظریفی که اونجا هم پزشکها بهشون اشاره نکرده بودن رو ایشون چک کردن و بهش اشاره کردن! مثل اینکه متوجه شدیم که مجرای ادرار برنا تنگ تر از حالت عادیه و این امر ریسک عفونت ادراری رو بالا می بره و باید حتما ختنه کنیم ! (ما تصمیم داشتیم که این کار رو نکنیم و تصمیم رو موکول کنیم به زمانی که خودش بزرگ شد)! مسلما اگه قبلا من این مورد رو از دکترها شنیده بودم زودتر این کار رو می کردم و بچه ام انقدر بزرگ نمی شده که حالا بخواد انقدر اذیت بشه ! بعد اینکه مشکلی که ما چند روزه باهاش برخورد کردیم و خیلی ذهن من و بابا رو به خودش مشغول می کرد این بود که برنا شبها با یه جیغ بنفش از خواب می پرید و گاهی تا حدود 2 ساعت گریه و بی قراری می کرد و همه این اتفاقها در حالی می افتاد که از نظر فیزیکی هنوز خواب بود ! چشمهاش کاملا بسته بود! برنای خندون من یکم بی قرار شده بود و خوب همه چیر رو هم که به دهنش می برد ، به خاطر بی خوابی شب یکی دو روز در طول روز هم بی حال بود ! گاهی هم سرفه می کرد! غذا هم که اوایل براش شروع کرده بودم سوپ رو خوب می خورد ولی این اواخر دیگه هیچی رسما نمی خورد طوری که در طول ماه هفتم فقط 450 گرم اضافه وزن پیدا کرده بود ! از اینکه هر روز باید غذا رو با هزار ذوق درست می کردم ولی همه اش سر از سطل آشغال در می آورد خیلی ناراحت بودم !
تا اینکه دیروز این فرشته مهربون گره از تمام این رازها باز کرد ، به هیچ وجه فکر نمی کردم همه چیز به هم مربوط باشه ! خانم دکتر دستکش پوشید و دستش رو روی لثه های برنا که (توی شش ماهگی اولین دندون رو در آورده بود ) مالید ! و کشف کرد که 3 دندون دیگه (یکی پائین و دوتا بالا) به زودی به جمع دندونهای ناز پسرم اضافه می شه ! و جالبتر اینکه 4 تایه دیگه هم تو راهه! گفت این بچه خیلی روزهای سختی رو داره طی می کنه ، درد داره و این درد تمام کاسه سرش رو درگیر می کنه ، گاهی ممکنه سرش رو به طرفین تکون بده ، گاهی ممکنه حتی موهاشو بکنه و به سرش ضربه بزنه یا گوشش رو بخارونه (در مورد برنا بجز ضربه به سر تمام موارد صحیح می باشد:) ) چون موقعیت درد رو به راحتی نمی تونه تشخیص بده ! نمی تونه غذا بخوره چون با هر چیز گرم تحریک می شه ( اینجا بود که فهمیدم باید بذارم غذاهاش سرد بشه ). از دیشب که این فرشته مهربون این نکات رو بهم گفته برای پسری حریره بادوم رو گذاشته توی یخچال خنک خنک که شد با قاشق بهش دادم . گفت بهش خیار بدید بدون دونه که بکشه روی دندوناش تا آروم بشه ! ولی نگفت چطوری ازش پس بگیرید :) چون وقتی خیار رو روی دندونهاش گذاشت انقدر استقبال کرد که دیگه پسش نمی داد ! می خواست درسته بخورتش!
ولی علت اون جیغ های بنفش موقع خواب.... پسری ناز من که حالا صاحب یک دندون بسیار تیز و کنگره دار در پایین هست وقتی توی خواب بر حسب عادت لثه هاشو به هم می ماله دندون پائین لثه بالا رو اذیت می کنه و همونطور که توی خواب هست جیغ می کشه و دردش می آد! تک سرفه ها و حتی آبریزش هایی که گهگاه سراغ بچه ها توی این موقعیت می آد هم ناشی از ترشح زیاد بزاقه و اینکه گاهی بزاقشون می پره ته گلوشون و باعث سرفه شون می شه که شما صبح حس می کنید سرما خورده هستند و عصر می بینید که خوب شده !
جالب ماجرا این هست که من هیچ سئوالی از خانم دکتر نپرسیدم! همه اینها رو بلافاصله بعد از معاینه فک برنا بهمون گفت ! و وقتی حرفهاش تموم شد مات و مبهوت لیست سئوالهامو بهش نشون دادم ! گفتم شما جواب همه سئوالهای منو دادید بدون اینکه من یک کلمه چیزی بپرسم ! فقط در مورد واکسن HIB ازشون پرسیدم چون برنا دوز اولش رو توی دوماهگی اونجا دریافت کرده بود و دکتر حمیدی گفت که لازمه بقیه اش رو بزنید ولی ایشون گفتن اگه تا دو - سه سالگی کودک ایران هستید چون شایع نیست نیازی نیست که ادامه بدید ! چون اوج ابتلای این بیماری همون دو سه سال اول تولد هست !
اسم و آدرس مطب دکتر نوربخش رو هم می ذارم برای اون دوستانی که دنبال یه دکتر مهربون ، فهمیده ، دقیق و دلسوز می گردن، نه به دنبال صرفا اسم و رسم دکتر!
خ شریعتی ، ابتدای خ خواجه عبداله انصاری ، نبش بن بست یکم تلفن :22862792
