2703
2553

من چون بیهوش شده بودم زیاد نمیتونستم بیدار بمونم مامانم اومد کنار تختم گفتم مامان دیدی بچه رو گفت آره اورد دیدمش خیلی خوشم اومد همش دوس داشتم نگاش کنم

عزیزم لایک نکن مرسی 😍 برای حاجت دلم یه صلوات مهمونم کن 

😍

افرادی هستند که مدام به حرف زدن ادامه می دهند بدون آنکه بدانند درباره چه و چرا صحبت می کنند، آنها به حرف زدن ادامه می دهند چون نمی توانند متوقف شوند، اگر از چرندیاتی که از ذهنتان می گذرد اندکی آگاه شوید و بدانید که واقعا چیزی برای گفتن وجود ندارد در سخن گفتن تردید می کنید، درباره سکوت نگران نباشید، به این دلیل نگران سکوت هستید که همه‌ی جامعه در حال حرف زدن هستند و شما هراس دارید، اما اگر درک کنید که سکوت واقعا چیست، چیزی پر ارزش برای گفتن خواهید داشت، اگر در سکوت خود عمیق شوید، کلامتان دیگر کلماتی تو خالی نخواهد بود، بلکه شکوه درونی تان را بیان می کند.@naghmegi

من‌ک ۱۱هفتمه ازالان لحظه شماری میکنم ببینمش

تیکرتولد گل پسرمه😍خداجونم به خاطر نعمت بزرگی که بهم دادی هزاران مرتبه شکر😍انشاالله قسمت اونایی ک آرزو دارن‌مادرشن😍

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2720
2714

 من زایمانم طبیعی بود 

تا به دنیا اومدو دیدمش  اشکام شروع کرد به ریختن 

خیلی قشنگ بود بعدم گذاشته بودن روی ترازو نی نی ها رو‌ من میترسیدم اشتباه شه بچم با بقیه 😂با همون حالم همش چشمم دنبالش بود ای جانمممممم فداش شم 

موقع پسرم بغلش کردم دستش رو بوسیدم ،خیلی سرحال نبودم خوابم میومد، واسه دخترم کنا ر خودم خوابوندمش همش دلم تنگ میشد، تختی ک بچه توش بود وهی ب مامانم میگفتم ی مدلی بزار ک ببینمش سمت من باشه😊

هرچقدر صبورتر میشوی ،دنیا پرروتر میشود😕

من 44 روز پیش زایمان طبیعی داشتم..تا درش آوردنو سروتهش کردن گذاشتنش رو شکمم فقط گفتم چقد شبیه شوهرمه و اسمشو آوردم..تا خواستم دست بکشم سرش ماما گفت عه دستتتت نزززن کثیفه😕خیلی حس خووبی بووود..دوست داشتم زودتر مامانمو شوهرم بیان ببیننش..بعدم دادن بغلم که بهش شیر بدم..دهنشو سمت سینه م هی باز میکرد بزارم دهنش..

منم بیهوشی بودم ساعت 3 شب بهوش اومدم دیگه خوابم نبرد تا ساعت 5 یا 6 بود که پرستار اومد گفت بیا این خاله پیرزن و ببین دیدم یه لبو کوچولو آورد گذاشت کنارم از بس قرمز بود😄با چشمای سیاه کوچولو داشت همه جا رو دید میزد😂خیلییییی کوچولو بود 2400 گرم خیلی حس خوبی بود

🍀🍀🍀🍀تو همون شبدر 4 برگ منی🍀🍀🍀🍀عزیز دل مامان💕
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز