من یه بار پارسال کلی طلا فروختم وآسه رهن خونه. هیچی نداشتم دیگه. دوباره یه گوشواره و دستبند و پلاک خریدم. دوباره مجبور شدم بازم برای خونه بفروشم. خیلی ناراحتم. اگه نمیفروختم نمیتونستیم خونه رهن کنیم یا باید قرض میکردیم. قبلا واسم مهم نبود طلا ولی الان اطرافیان و که میبینم که طلا دارن غصه میخورم
اگر تحمل من و توی بدترین شرایط نداری قطعا لیاقت من و توی بهترین شرایط هم نداری
مهم نیست به هیچ عنوان همین الان هم که دارم استفاده نمیکنم فقط دارم جمع میکنم خونه بگیریم فقط یه دستبند چون ظریفه استفاده میکنم بقیش بدلیجات استفاده میکنم
کاربری قدیمیم ولی به علت شناسایی شدن تغیر کاربری دادم
منم بعد دوسال که از عروسیمون گذشت به خواست خودم طلا فروختم برا خرید خونه انوز نخریدم ولی پشیمون نیستم .شما هم پشیمون نباش نفروختی بخوری که لازم بوده فروختی .هدف داشتی
خدایا شکرت که روز تولدم سوپرایزم کردی و یه نی نی بهم دادی....بابت همه ی نعمتایی که دادی هرچقدر شکر کنم بازم کمه....خدایا مرسی.....خدایا این اتفاق خوبو برای همه ی خانمای چشم انتظار نی نی به وجود بیار میشه دعا کنید تودلیم یه پسر سالم و صالح و اروم و ناز و تپل باشه🤗🤗(نینیم پسره😍😍😍خدایا بازم مثل همیشه شرمندم کردی و من موندم چجوری شکر این همه نعمتو به جا بیارم )
تنها حرکت جالب مادرشوهرم این بود ک شوهرم برا ی کاری پول میخواست گفت طلاهاتو بده بعد از نو میخرم برات مادرشوهرم باهاش دعوا کرد ک ن باید طلاهاشو داشته باشه
خنده بر لب میزنم تا کَس نداند راز مَن...وَرنه این دنیا که مادیدیم خندیدن نداشت...