میدونم نمیخوادم میدونم فقط دوسم داره میدونم کلی تهمت کلی بی اعتمادی کلی حرمت شکسته.. و هزار بار هم قلبمو شکسته اما بازم میخوامش
الان حالم طوریه که فقط از خدا مرگ میخوام راحت بشم از این حقارت... از این یکی با یکی هستم هزار درجه از هر نظر ازم پایین تره اما بازم توی چشمش خودش بهتره از این ک توی این مدت قلبم روحم احساسم چشمام جزاون هیچکس ندید اما بهم تهمت میزنه ک اینجوری نیستم قلبم داره فشرده میشه... سخته اینقدر ک مرگ میخوام