سلام دوستان
مامانم چهار پنج روزه از کربلا اومده از جمعه مریض شده فکر کنم انفولانزا گرفته طبق علائمی که داره خودش اصلا نمیذاشت تا امروز کسی بره خونه اش میگفت مریض میشین حالا دیشب دوستش زنگ زده که دوره این ماه خونه شما میگم صداتو نشنید که مریضی چرا قبول‌کردی تا یه ساعت قبلش نا نداشت حرف بزنه مامانم بعد از زنگ دوستش اصرار میکرد که نه خوب شدم فردا مهمونیه میگه شما هم بیاین شوهرم نمیذاره ما بریم میگه بچه کوچیک داری بگیرن باید برن بیمارستان(اخه پسر خواهرش امروز از بیمارستان مرخص شد اونم این ویروس عراقیه رو گرفته بوده)شوهرم چشمش ترسیده میگه بچه هات کوچیکن هرچی‌به مامانم میگم بچه ها میگیرن کامل خوب نشدی بذار هفته دیگه میگه نه خوب شدم
دیگه‌نمیدونم چطوری بهش بگم‌نمیام
