2410
2553

ما با بابام و زن بابام هیچ مشکلی نداریم بابام تمام وظایفشو در قبال ما کامل انجام میده و داداشمم پیش اونا زندگی میکنه حالا بابام از من و خواهرام خواسته تو مهمونیامون علاوه بر بابام و داداشم زنشم دعوت کنیم اما ما اگه این کارو بکنیم مامانم ممکنه ناراحت بشه البته مامانم تو یه شهر دیگه ست و فقط برای مراسم های مهم بابابام دو تاشون شرکت میکنن از طرفی داداشم میگه اون خیلی زحمت منو کشیده زشته که تو مهمونیا تنها میمونه تو خونه...نظر شما چیه

فکر میکردم یه روزی دنیا رو تکون میدم حداقل رییس تشکیلاتی مثل مایکروسافت میشم سالها درس خوندم کتابای سیصد صفحه ای برنامه نویسی و ریاضی مهندسی و...مدرک گرفتم گفتن بیا برو تو مهد کودک بچه ها رو ببر جیش کنن ماهی ۳۰۰ تومن بگیر...
اومدم😔

خب نظرتون چیه؟

فکر میکردم یه روزی دنیا رو تکون میدم حداقل رییس تشکیلاتی مثل مایکروسافت میشم سالها درس خوندم کتابای سیصد صفحه ای برنامه نویسی و ریاضی مهندسی و...مدرک گرفتم گفتن بیا برو تو مهد کودک بچه ها رو ببر جیش کنن ماهی ۳۰۰ تومن بگیر...

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2720

دعوتش نکن .مهم مامانته که ناراحت نشه .

خدایا مارا به غصه های معمولی مان برگردان...به قسط های عقب افتاده ،ترافیک های طولانی،خیابان های شلوغ، دغدغه های زیاد،هدف های سخت،خستگی های مفرط...به همان روزها که همدیگر را قضاوت میکردیم وبه قضاوت های هم توجهی نمی کردیم.به همان روزها که دنیا اینقدر آلوده نبود،که آلوده بود وحاد نبود ،که آلوده  بود واز آلودگیش نمی مردیم...که دلواپس حال عزیزانمان  بودیم نه جانشان !ما را برگردان به روزهایی که سلامتی اینقدر گریز پا نبود ،که میشد لابه لای همین مشکلات و دغدغه های ریز ودرشت،با خیالی آسوده فنجانی  برداشت ،چایی ریخت ...کنار پنجره ای ایستادودر کمال اطمینان و آرامش نفسی عمیق کشید .که می شد کسی را به آغوش کشید وآرام شد .میشد دستان کسی را گرفت وبدون هراس تمام شهر را قدم زد وغصه ها و درد ها را فراموش کرد .دلمان لک زده برای یک آغوش، یک لبخند ،یک خیال تخت...دلمان لک زده برای یک زندگی آرام و معمولی ...خدایا در آغوشمان بگیر که خسته ایم ...خودت حال زمین را خوب کن 
ولی فرق من اینه ک بابام با وجوده مادره خودم ، باز زن گرفته😔

مخفیانه؟😐

فکر میکردم یه روزی دنیا رو تکون میدم حداقل رییس تشکیلاتی مثل مایکروسافت میشم سالها درس خوندم کتابای سیصد صفحه ای برنامه نویسی و ریاضی مهندسی و...مدرک گرفتم گفتن بیا برو تو مهد کودک بچه ها رو ببر جیش کنن ماهی ۳۰۰ تومن بگیر...
2714

دعوت نکن

وقتی زن دوم شده

پی اینچیزام باید به تن ش بماله

اگه مشکل مالی دارید هر شب سوره ی واقعه بخونید معجزه ش رو تو زندگی تون میبینید الخصوص بعد از نماز عشا
پدر و مادرت جدا شدن یا اون خانم همزمان با مادر شما زن دوم پدرته؟

یه مدت طولانی جدا نشده بودن اما باهم زندگی نمیکردن اما الان کاملا جدا شدن اون خانومم بابام یه دستش معلوله خودمون براش گرفتیم

فکر میکردم یه روزی دنیا رو تکون میدم حداقل رییس تشکیلاتی مثل مایکروسافت میشم سالها درس خوندم کتابای سیصد صفحه ای برنامه نویسی و ریاضی مهندسی و...مدرک گرفتم گفتن بیا برو تو مهد کودک بچه ها رو ببر جیش کنن ماهی ۳۰۰ تومن بگیر...
بنظرم با مامانت منطقی صحبت کنید و دعوتش کنید. مهم اینه ک چرا از هم جداشدن؟ اگ خودشون ب تفاهم نرسیدن ...

نه خیانت نبوده بابام بد اخلاق بود و مامانم تحمل نکرد البته الان خیلی خوش اخلاقه😑

فکر میکردم یه روزی دنیا رو تکون میدم حداقل رییس تشکیلاتی مثل مایکروسافت میشم سالها درس خوندم کتابای سیصد صفحه ای برنامه نویسی و ریاضی مهندسی و...مدرک گرفتم گفتن بیا برو تو مهد کودک بچه ها رو ببر جیش کنن ماهی ۳۰۰ تومن بگیر...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687