بچه ها اعصابم خیلی خرابه سرکار با یکی بحثم شد مدیر اداری حقو به من داد ولی اون طرف چرت و پرت گفت منم صدامو بردم بالا جوابشو دادم مدیر اداری عصبانی شد گفت من دارم مشکلو حل میکنم احساس میکنم خیلی کار ضایعی کردم با اینکه حق با من بوده صدامو بردم بالا و بعد اینکه حقو به من دادن ایستادم جر و بحث از دست خودم ناراحتم
من برام خیلی پیش میاد یک کاری میکنم بعدش پشیمون میشم مثلا اصلا دوست ندارم موضوعات شخصیمو سرکار عنوان کنم بعضی وقت ها از دهنم در میره یک چیزایی میگم مثلا از خانواده شوهرم بعد پشیمون میشم
اره کشش که اصلا نمدم ولی برای یک خانم زشته این رفتار مثلا خواستم کم نیارم گند زدم
خیلی به خودت سخت نگیر. هر چی سخت بگیری سخت تر میگذره! اتفاقی افتاد تموم شد رفت. منم مثل شما هیلی تو روابطم حساس و محتاطم و خودم رو عذاب میدم ولی میبینم بقیه خیلی همه چی رو راحت میگیرن! خیلی رفتارهای صایع تر از من انجام میدن ولی حتی متوجهش هم نمیشن!!
... ولیکن چاره را امروز زور پهلوانی نیست،رهایی با تن پولاد و نیروی جوانی نیست/در این میدان،بر این پیکان هستی سوز سامان ساز،پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز!
دوست نداشته باش! هیچ کس از هیچ جهت ایده آل نیست. آدمهای ایده آل گرا خودشون رو تو زندگی عداب میدن. واقعا اتفاق بدی نیفتاده! تو همه ی دعواها و بحثها پیش میاد ادم کارهای احساسی انجام بده. همیشه که آدم نمیتونه منطقی و حساب شده رفتار کنه.
این رو از من بپذیر.
... ولیکن چاره را امروز زور پهلوانی نیست،رهایی با تن پولاد و نیروی جوانی نیست/در این میدان،بر این پیکان هستی سوز سامان ساز،پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز!