اصلا منطقی نیست وواقعا بی رحمانه رفتار کرده اگر ازقبل دلخوری نداشته
ولی عزیزم ببین اینا مسایل مهمیه اما الان که نزدیک عروسیته لازم نیست درموردشون هی بحث کنی ویاد اوریشون کنی
شما وقتی رفتی تو خونه ی شوهرت اینقدر کنترل اوضاع رومیتونی تو دستت بگیری با سیاست و زرنگی خودت
با احترام که دهن شوهرت بسته میشه
دوران عقد مزخرف ترین دورانه استرس یه چیزایی وادم داره که بغدا بهشون میخنده من خودم تو شرایطش بودم سرهمین چیزا دایم باشوهرم بحث داشتیم
الان فقط به فکر این باش که توعروسیت چیکارا کنی بهتون خوش بگذره
من تو عقد مادر شوهرم نمیذاشت ابروهامو دست بزنم بعد عروسی میخواستم برم ارایشگاه شوهرم میرفت بهش میگفت زنم میخواد بره ارایشگاه تازه باید صبر میکردم اون اجازه صادر کنه وباهام بیاد چند بار که اومد شوهرم دید خودشو خیلی مضحکه کرده دیگه وفت خودت تنها برو اینا چیزایی هستن که میشه درستشون کرد اصلا نگران نباش
اگر میسره باهاش اشتی کن وسعی کن این دوهفته روبه ارامش سپری کنی