من و خواستگارم خیلی وقت پیش سر یک رقم معین از مهریه به توافق رسیدیم.قرار شد اگر اون موافق این رقم نیست اعلام کنه که هیچ صحبتی ازش نشد حتی یکبار خودم پرسیدم اوکیه؟قبوله؟گفت آره و نخواست بحث ادامه پیدا کنه.اونوقت حالا که ما این رو پذیرفته شده فرض کردیم و تاریخ عقد و مهمون و تالار و ....همه چیییی معلوم شده و کل فامیل متوجه شدن،مادرش برگشته میگه این مهریه زیاده!!!!!پسرم استرس گرفته.بچه ها اگه قبل از اینکه کسی بفهمه اینو میگفتن شاید من اونو رد میکردم.یا لااقل اتفاق دیگه ای می افتاد.اما الان هیچ غلطی نمیشه کرد و هر چی اونا بگن باید قبول کنیم چون همه دوست و فامیل و آشنا فهمیدن.یه جورایی دارن ما رو در عمل انجام شده قرار میدن.الان ناراحتم که روی حرفشون نموندن.اگر یک سکه هم توافق شده بود باید تا الانم یک سکه میموند.در مورد ده هزار سکه هم همین طور هیچ فرقی نمیکرد.بع نظر شما این نامردی و بی معرفتی نیست؟؟؟شما جای من بودید چیکار میکردید؟؟ لطفا کمکم کنید
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘