2726
عنوان

برای دختر نداشته ام...

2505 بازدید | 98 پست


آخه تو کجایی...دختر قشنگم...

امروز داشتم در محل کار هدیه ای رو برای فرزند دوستم، کادو میکردم. همکارم گفت وای چه حوصله ای داری...

گفتم من برای بچه ها همیشه حوصله دارم... بهش گفتم هععععی چقدر دوست داشتم فرزندی داشته باشم و از این گونه کارها براش انجام بدم. همکارم هم مجرده و بچه دوست، بعدش بهش گفتم اصلا به ما چه؟!...

خدا میتونست به ما بچه بده خیلی خوب نگهداری کنیم ؛ ننه خوبی! برای آفریده اش باشیم... حالا که نداده خودش در عالم "ذر" از اون نی نی ها نگهداری کنه... والا... ما مادر خوبی میشدیم دیگه باقیش به خودش مربوطه!

اما عزیزکم همه طنز بود چون دل من همچنان به دنبالت میگرده...و تنگه...


تو پارکها همیشه تصورت میکنم که با موی خرگوشی روی تاب نشستی و دارم به هوا میفرستمت...


چند شب پیش سریال ستایش رو میداد. دو تا دختر حدودا بیست ساله، روبروی مادرشون نشسته بودند و ازش اجازه میگرفتند که بروند مهمونی یا نه. آخ که دلم غنج زد برات؛ وقتی که بزرگ بشی و برای کارهات ازم مشورت بگیری... چه سکانس زیبایی بود...


چند وقت پیش تو تاکسی، مادری رو به همراه دختر نوجوونش دیدم که با محبت و همفکری داشتند در مورد مهمونی چند روز آینده، برنامه ریزی میکردند و میخواستند بروند و لوازم مورد نیازشون رو بخرند... آخ که دلم، تو و خودم رو، در اون موقعیت خواست...


دلم میخواست خودت بودی تا بدون دغدغه ی جواب پس دادن در مورد آسیبهای احتمالی، با خودم ببرمت بیرون، پارک، خرید... هر وقت بچه های دوستانم رو میخوام ببرم چنین جاهایی همش چهار ستون بدنم میلرزه که اگر اتفاقی بیوفته جواب مادرش رو چی بدم... اگر بودی دیگه دلنگران نبودم...


نیکان دو ساله رو میبینم که چه شیرینه... دلم میخواست خودم هم "نیکان" ای میداشتم که ۲۴ ساعته شیرینی هاش رو میبلعیدم و ثبت و ضبط میکردم... نه اینکه دلم به ارسال ویدیو هایی از دور خوش باشه...


دلم میخواست مثل دوستم سمیرا که موهای سارینا رو میبافه، منم مدل به مدل موهات رو میبافتم...


دلتنگتم... کجایی... دیگه طاقت ندارم... سنم گذشته... دیگه دیرتر از این اگر بشه فایده نداره... شاید دلت نخواد مامانت میانسال باشه... دلت یک مامان جوون بخواد... و خدا تو رو بده به یک مامان جوونتر...

همممممیشه دلم برات تنگ بوده... همیشه...


پی نوشت ۱: اسمهای واقعی عوض شده اند

پی نوشت ۲ : من مجردم (طلاق گرفتم)

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

😭😭😭😭😭

ننه شه دتر دور/شه کوی کوتر دور/ننه شه طلای دورا/نازدار کیجای دورا/ننه شه کیجا ره خرنه/آسمون ما ره خرنه/شه صوب روجاره خرنه/شه طلاطلا ره خرنه/آننه شه دلخواه دور/ننه پاپلی دور/آ شه دار تتی دور🥰

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

چقدر غم انگيز😔❤🌺

عزيزان❤اگه ممکنه لطفا برامون يه دونه صلوات بفرستين که هرچه زودتر بتونيم خونه بخريم🙏😍ممنون دوستاي مهربونم❤😍                                                                                          یبار مهمون داشتیم. سر سفره بابام اومد سالاد تعارف کنه. گفت :بفرمایید  کالاد ساهو 😐        ما😳      کالاد ساهو😎       بابام😨     من 😁          آخرشم يکي زد پس کله ي من،  رفت بيرون🤣🤣                                                                                           ❤ خداي من، چقد دلم يه خونه ي نقلي ميخواد که مال خودمون باشه،کمکمون کن،دستمونو بگير.ازت ممنونم که هميشه هوامونو داري.دوستت دارم خداي مهربونم❤

امیدم به ازدواج موفق خیلی کمه... خیلی کم...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
واقعی و تلخ بود , دلم گرفت

با دلم نوشتم... با تمام خستگی و انتظار توی وجودم

...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
عزیزززم امیدوارم خدا یه دختر خوشگل بهت هدیه بده  من خودم عاشق دخترم درکت کردم

ممنونم

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
چه احساس زیبایی و چه نگاهِ زیباتری🌹💖

ممنونم از اینکه زیبایی ها رو میبینی.

اما این همه نگاه زیبا که دارم چه فایده که آدم و شرایط و جای خرج کردنش رو ندارم...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ایشالازودی بایه اقای خوب ازدواج کنی وصاحب دخملی بشی وکلی عشق کنیدباهم

ممنونم. سنم بالاست... دیگه امیدم خیلی کمه... میترسم وقتی دخترم رو خدا بهم بده که دیگه حوصله نداشته باشم... چقدر دلتنگم...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730