2726
عنوان

راه حل برای کنترل اعصاب

109 بازدید | 9 پست

پدرشوهرو مادر شوهرم خیلی خسیسن ، قبلا نمیفهمیدم الان روز ب روز بیشتر بهم واضح میشه درحدی ک دلشون نمیاد گوشت و اجیل و... رو مصرف کنن، ماهم پیششون زندگی میکنیم خیلی برام سخته ک نتونم شام چیزای خوب برای شوهرم بپزم، اونم اکثر وقتا میره بیرون غذا میخوره و...

جدا از بحث اینا تو همه چیش خسیسه مثلا بیسکوییت یا شکلات میاره بهمون میده میبینیم تاریخ انقضاش واسه پنج شیش سال پیشه....

اخه وضعشونم خیلی خوبه ولی باورتون نمیشه لباسایی ک میپوشن مال 14،15 سال قبله....

خیلی رو مخمه بعضیوقتا قاطی میکنم مثل امشب ک دیدم گل رز رو خشک کرده ریخته تو شیشه گل محمدی خشک، هرچی میگم بابا گل رز رو نمیشه خورد هم حالیش نمیشه، مشکلش اینه ک دلش نمیاد هیچی رو بیرون بده، خونرو کردن اشغال دونی 😭😭😭😭😭

میخوام هی نادیده بگیرم ولی نمیتونم، شوهرمم میگ هیچی نگو و.... حتی در حد امشب ک گفتم گل رز رو نمیشه خورد شوهرم ناراحت شد و میگ چیزی ب مادرم نگو 😑

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

بیمارن 😔

واقعا خیلی شرایط سختیه، خودمم تو ی خونواده ای بودم ب شدت دست و دلباز ... خیلی سختمه، زمان عقدی هم متوجه نشدم الان ک باهاشون زندگی میکنم میفهمم.

مثلا حتی میوه هایی ک گرونتره مثل موز و... رو مادر شوهرم ته یخچال قایم میکنه تا ما نبینیم، بعد ک میگنده مجبوری شیرموز درست میکنه میده شوهرم 😑 هرچی میگم این خرابا رو نده بهش هم حالیش نمیشه شوهرمم ب حرفم نمیشه ک نخوره

2728

تنها راه حلش جدا شدن از اون خونس

باید خونتو جدا کنی 

ب شوهرت بگو میخوایم بچه دار شیم دلم نمیخواد تربیتش دوتا باشه و خلاصه فشار بیار ک خونه رو عوض کنه حالا ب هر روش درستی ک قلق شوهرتو میدونی

وگرنه باید بیخیال بشی اصلا

سرکوب احساس خوب نیست بیخیال باش

یک عدد سیب کجا ؛ اینهمه تبعید کجا
اه اه واقعا اعصاب داری

تا قبل حاملگی برام مهم نبود ولی الان خیلی سختمه نمیتونم تحمل کنم... مخصوصا وقتی میبینم مامان بابام چقد برای سیسمونی هزینه میکنن و از اینا ی پاپاسی نمیباره

واقعا خیلی شرایط سختیه، خودمم تو ی خونواده ای بودم ب شدت دست و دلباز ... خیلی سختمه، زمان عقدی هم مت ...

واقعا واقعا سخته.سعی کن جداشی از اون خونه

کاش داروهای آدم بموقع خودشون تو بدن ترشح میشدن من تنبل تر ازین حرفام که بخوام سر وقت داروهامو بخورم🤪
تنها راه حلش جدا شدن از اون خونس باید خونتو جدا کنی  ب شوهرت بگو میخوایم بچه دار شیم دلم نمیخ ...

خونمونو داریم میسازیم کی تموم شه خدا داند، با این وضعیت مالی هم نمیرسه هم اجاره کنیم هم خونرو بسازه...

طبقه بالای خونه بابام خالیه اما شوهرم میگ بمیرمم نمیرم بشینم ک بگن دوماد سرخونه...

نمیدونم چیکار کنم واقعا خیلی سخته

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز