2726
عنوان

ماماناتون تحویل تون‌میگیرن یا نه؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 861 بازدید | 106 پست
من بعد چندددد ماه دوری برای اولین بار با شوهرم اومدیم خونه بابامامانم.مامانم یجور رفتار کرد که آب شد ...

عزیزم خوندم تاپیکتو واقعا ناراحت شدم برات هر چی بگی حق داری بعضیا فقط زاییدن بلدن نمیشه اسم مادر روشون گذاشت

  به عکس پروفایلم گیر نده  استارتر عزیزی که نظر ما رو میخونی یه لایکی یه کامنتی بفهمیم خوندی بابا  

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

منم مادرم همینطوره من مجردم ولی اصلا توجه بهم نمیکنه مخصوصا تو جمع از سن کم اینطوری بود و همیشه جلوی جمع سرم داد میکشید همون رفتارا باعث شده من اعتماد بنفسمو تو حمع از دست دادم با این که ظاهر خیلی زیبایی دارم اگه یه روز خودم مادر بشم حتما قربون صدقه بچم میرم حتی تو جمع 

2728

منم تا گیا حس میکنم مامانم از دیدنمون خوشحال نمیشه کلا قبولم نداره هرکاری میکنم چه خوب چه بد ایراد میگیره کلا خواهرکوچیکم رو بیشتر قبول داره تا من بیشتر برای اون دلسوزی میکنه

پسر یعنی یه خونه پر از توپ و اسلحه و ماشین ؛ پسر یعنی دوچرخه سواری بدون ترس؛پسر یعنی یه کمد پر از کفش و کلاه و لباس اسپرت؛پسر یعنی کراوات و پاپیون و کت مردونه کوچیک؛ پسر یعنی بوی مردانه داشتن درحین کودکی؛ پسر یعنی یه کپی شده سایز کوچیک از عشقت؛پسر یعنی شجاعت ؛ پسر یعنی رفیق و امید آینده پدر ؛پسر یعنی غرور و تکیه گاه مادر ؛ پسر یعنی ولیعهد خونه، من و بابایی عاااااااااااشقتیم شاهزاده کوچولوی من                                          
وای نگو توروخدا من جونمو واسه مامان بابام میدم خیلی خوبن خدا حفظشون کنه

وای منم

یعنی رابطه منو پدرو مادرم زبان زد فامیله

همه.میگن من درصورتی حالم خوبه که پدر و مادرم حالشون خوب باشه

خیییییییلی به هم وابسته ایم

پدرم.همیشه تسبیح دستشه واسه ما صلوات و ذکر میگه

مادرمم که نگم خیلی مهربونهِ

خیلی خوبن

حاضرم پیش مرگشون بشم

جونمو فداشون بکنم😍😍😍

خدایا هرجای ایرانم که دست میزنم درد میکند خودت مراقبمون باش😞                                                   عضو کمپین مبارزه با کلمات تهوع آورِ:شوشو(شوهر)  عِجقم(عشقم)🙊آخایی(شوهر) 🙊عجیجم(عزیزم)  پِری  آقایی(شوهر)  آز(آزمایش)  سز(سزارین)  اپی(ایپلاسیون)😳خخخخ(خندیدن مجازی)😤ازد(ازدواج)😞تودلی(جنین)😩چِلا(چرا)😖پسمل(پسر)😏دخمل(دختر)😕ریپ(ریپلای)😯رل(دوست پسر و دختر)😭دویوق(دروغ)😭عخی(آخی)👊پروف(پروفایل)😛خوشمل(خوشگل)👊کنجد(بچه)😩😩😩ز (زنگ زدن)😨                              
وا؟ چرا ؟

ساعت ۱۱ رسیدیم

دوش گرفتیمو وسایلمو گذاشتم اتاق.مرتب کردیم اینا.شد ساعت ۲.دیدم از ناهار خبری نیس .اب شدم جلو شوهرم.اومدم خودم ی چی درس کنم بابام نذاشت بامامانم دعواش  شد ک چرا ناهار‌نپختی اینا مهمونن.بزور ی ابگوشت بار‌گذاشت .بی احترامی از رفتارش کلامش‌میبا ه

الهی.مامانا اکثرا پسر دوستن و عروس دوست.درنهایت دختر و داماد براشون میمونه😃

آره بخدا وقت خوشی و بیرون رفتن با اونا هستن

وقت دعوا و گله و مریضی منو میخوان 

با این حال من شکایتی ندارم الهی که همیشه خوش باشن

خداشاهده راضی نیستم یه خار تو پاشون بره

آرامشی دارم که طوفان را بغل کردم   
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز