حالم بده میخوام تو این تاپیک درد دلم بگم هر کس دلش خواست بخونه هر کسم نخواست نحو نه بازم خیلی ممنون میشم وقت بزارید اما خواهشن توهین نکنین
من یه دختر بدبختم که چن هفته دیگه عروسی شه بر عکس دختر ای دیگه که خوشحالن تو این روز ولی من....
نمیتونمممممممم خوشحال باشم چون احساس میکنم خوشبخت نمیشم چون وقتی شوهرم میبینم دلم واسش نمیلرزه نمیتونم کنارش خوشحال باشم هی میپرسه چرا ناراحتی چرا همش..... هر کاری میکنم چهره مو مخفی میکنم بازم همش لبخند رو لبامه تا احساس نکنه ولی بازم مشخصه بازم درد دلم انقد بزرگه که دیگه نمیتونم هر بار میبینمش بعدش باهاش دعوا میکنم آخه این بیچاره چ گناهی داره؟ چرا نمیتونم دوسش داشته باشم؟ چرا؟ چرا؟ و چراهای دیگه همش تو ذهنمه
بخدا شب و روزم جهنمه خواهشن نگید برو مشاور چون اصلا نمیتونم برم
بازم ممنون که وقت گذاشتید🙏