ساعت ۸ اومدیم....ولی هنوز شام نزاشتن!!یعنی قرار نیست اصلا شام بزاره مامانم! همینجوری یه چای میوه شیرینی اورد... نشست!!خجالت میکشم از شوهرم... خودشون وقتی میان خونم مفصل پذیرایی میکنم....شوهر منم هر دو سه ماه یه بار میاد....بعد دو سه روز یه بار دعوت میکنن، بعدشم اگر بیاییم دیگه خبری از غذا نمیشه!!! خودشونم اخلاقشون جوری نیست که مثل بقیه ی دخترا که خونه ی پدرشون راحتن منم راحت باشم!!!
شاید ندارن مواد غذایی
عجب😑😑😑😑هنگم هنوز
یه بهانه بگیر پاشید برید
خب شاید شامشونو خوردن فکر کردن شما برا شب نشینی رفتید
وااااا مگه میشه مگه داریم؟؟؟
خودت پاشو یه چیزی درست کن خونه باباته هااااا
🙄🙄
بگو مامان شام چی داریم گشنمونه هااا باا خنده
خب شام نرو، بعد از ظهر برو میوه چای شیرینیتو بخور برگرد خونت
خب مگه خودشون دعوت نکردن چرا شام نزاشتن🙄
بی دعوت نرو وقتی میشناسیشون دیگه
اگه اینطورین نباید بمونی عزیزم میشناسیشون ک
خب قبلش خبر میدادی شام میای که درس میکردن
خوبه دخترشی ن عروسش
ولی پیش شوهرت چیزی نگو بگو من بدو ورود گفتم خوردیم شام
به مامانت بگو دیگه یواش یواش رفع زحمت بکنیم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
