انقد که حرف خیانت حرف خانواده بدجنس شوهره وکلی مشکلات دیگه که کلا نا امیدم کرده منی گه شوهرم کارش وکالته وسر وکارش هر روز با کلی خانمه و من کاملا بهش اعتماد داشتمو اصلا هیچی ازش نمیپرسیدموبه عشقش ایمان داشتم الان به موکل های مرد هم گیر میدم چه برسه به خانمها😐 میام در دل خای خانما رومیخونم از غصه اونا تا صبح خوابم نمیبره یواشکی واسه بعضیاشون اشک میریزم 😖 من طاقت اینمحیطوندارم چه جوری کلا حسابموببندم وسوسه نشمبیام🤦♀️