2726
عنوان

یه صبحانه برای بچه ها

168 بازدید | 6 پست

سلام یه غذای محلی داریم مابه اسم حسید باشیروآرد درست میشه برای دولیوان شیر یه قاشق سرخالی  آرد میخاد البته چندباردرست کنین دستتون میادمقدارآرد نبایدزیاد سفت بشه وقتی شیرسرده آردو بریزید که گوله نشه وهم بزنین وقتی جوش اومد کمش کنیدتاجوش بزنه ودرآخرکمی نمک نوش جونتون بچه هادوس دارن اینو برای صبحانه

نذر خیاطی نذر هنر خیاطی👇https://eitaa.com/joinchat/188219659Cb23e355addاین نذری سهم شماست عزیزم👆🌸بهت علم و هنر رو هدیه دادم لطفا از این هدیه بهترین استفاده رو بکن دوست من♥️
شکر نمی‌خواد ؟

نه دیگه کمی نمک میخادخیلی کم

نذر خیاطی نذر هنر خیاطی👇https://eitaa.com/joinchat/188219659Cb23e355addاین نذری سهم شماست عزیزم👆🌸بهت علم و هنر رو هدیه دادم لطفا از این هدیه بهترین استفاده رو بکن دوست من♥️

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

شبیه فرنی میشه؟

انگار دوباره فرعون خواب آشفته دیده است که اینطور دست به قتل عام کودکان میزند اما اینبار به دست مادرانشان(رواج سقط جنین در ایران! ایرانی که همیشه جلوی صهیون ایستاده است!)     بانوجان! وقتی یزیدیان برای تحقیر حضرت زینب سلام الله علیها حجاب او را بر میدارند بدان که بدحجابی تحقیریست از سوی دشمنان
2728
شبیه فرنی میشه؟

آره خیلی غلیظ نباشه بهتره بچه دلدرد میشه غلیظ باشه

نذر خیاطی نذر هنر خیاطی👇https://eitaa.com/joinchat/188219659Cb23e355addاین نذری سهم شماست عزیزم👆🌸بهت علم و هنر رو هدیه دادم لطفا از این هدیه بهترین استفاده رو بکن دوست من♥️

ممنون مادر مهربون

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان دل گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد،این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!❤️❤️
ممنون مادر مهربون

خواهش میکنم من آلان درست کردم گفتم یه مامان دیگم یادبگیره 

نذر خیاطی نذر هنر خیاطی👇https://eitaa.com/joinchat/188219659Cb23e355addاین نذری سهم شماست عزیزم👆🌸بهت علم و هنر رو هدیه دادم لطفا از این هدیه بهترین استفاده رو بکن دوست من♥️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز