پسرم ۱۵ ماهشه..بخدا از اون موقعی ک ب دنیا اومده یه روز خوش نداشتم..خیلی غروغروعه...همش نق میزنه.وقتی ۶ روزش بود کسی بغلش میکرد فقط جیغ میزد..تو این ۱۵ ماه بغل دوسه نفربیشتر نرفته..اصلا جایی واینمیسته..روزی نیست ک از دستش گریه نکنم..الانم دارم گریه میکنم بخدا..خونه مامانمم میریم فقط گریه میکنه..دیگه کم اوردم.هر چی محبتش میکنم نوازشش میکنم فایده نداره..انگار از قصدمیخواد اذیتم میکنه..کی بچش اینجوری بوده خوب شده؟؟
بخدا عاشق بچمم..ولی شما ک نمیبینی چیکار میکنه..فقط میخوام بدونم خوب میشه یا نه..میترسم مشکلی تا اخر ...
خوب میشه نگران نباش پسر خواهر منم همین بود هیچ جا نمیتونست بره نه جشن نه عروسی نه تولد همه عکسایی که دارع در حال گریست چندبار از جشن یا مهمونی برگشتن خونه الان مدرسه میرع خیلی خوب شده
در ضمن پسر من مثل پسر شما بود. الان ۷ سالشه. کلا خیلی بهتر میشن اما هنوز خیلی حساسه. با هر کسی زود ج ...
دقیقا پسر منم خیللی باهوشه و کارایی ک انجام میده همه تعجب میکنند ....خیلی هم مهربونه..ولی شبا تا صبح همش بیدار میشه..هیچ کجا نمیمونه حتی خونه مامانم..دردم اینه ک همش تو خونه ا..افسردگی گرفتم..اصلا نتعجب میکنم ابنهمه وحشت از مردم و..دوستدارم خوب بشه..بچه های دوستامو اشناهامو میبینم فقط بچه من اینجوریه..من این تاپیکو زدم ک بدونم این رفتارهاش طبیعیه یا نه؟خوب میشه یا نه؟؟تاحالا جلو کسی یه کوچولو اخم هم بهش نکردم عاشقشم بخدا..ولی رفتاراش واسه خودم خیلی غیر طبیعیه..
اینو میگم چون پسر من خیلی شبیه پسرت بود: سعی کن پسرت رو درک کنی. دوس نداره بره خونه کسی؟ کمتر برو. ...
والله بچه های فامیل همه عاشق من هستتد.اگه مربی مهد کودک میشدم بی شک موفق بودم تو کارم..شوهرمم ک نگم واست از صبوری و مهربونی و بچه دوستی..ولی بچه خود ادم انگار خیلی سختره...بله حرف شما درسته فقط باید باهاش مهربونی کرد و طاقتمو بالا ببرم..امیدوارم خدا خیلی کمکم کنه
یه بار بردمدکتر..گفت طبیعیه...تا زیر دوسال هر کاری کنه طبیعیه..بعد دو سال غیر عادیه..ولی واسه خودمغیر طبیعیه رفتارش..از اینکه اصلاااا با خانوادم جور نمیشه..دیگه با خانوادم ک باید خوب باشه..